ضریب مالیات ضریب منفی است که تغییر درآمد ملی را بسته به تغییر مالیات نشان می دهد. افزایش مالیات منجر به کاهش درآمد جمعیت می شود.
ماهیت ضریب مالیات
به اصطلاح اثرات چند برابری در اقتصاد کار می کند. این موارد زمانی بوجود می آیند که تغییر در هزینه ها منجر به تغییر بیشتر تعادل تولید ناخالص داخلی شود.
معروف ترین ضرب کینز است. این نشان دهنده میزان افزایش درآمد در نتیجه رشد دولت و سایر مخارج است.
ضریب مالیات تأثیر کمتری در کاهش تقاضا نسبت به ضریب هزینه های دولت در افزایش آن دارد. این اثر زیر است - با افزایش مالیات ، تولید ناخالص ملی کاهش می یابد ، با کاهش ، رشد می کند. لازم به ذکر است که بین تغییر نرخ مالیات و درآمد ملی ، از چند ماه به یک سال ، همیشه یک فاصله زمانی وجود دارد.
تأثیر شدید هزینه های دولت در مصرف داخلی به دلیل ورود مستقیم آنها به تقاضای کل است.
ضریب مالیات چگونه کار می کند؟ بنابراین ، وقتی مالیات برای مردم کاهش می یابد ، مصرف کنندگان این فرصت را دارند که هزینه های بیشتری خرج کنند و بر این اساس ، هزینه های خود را برای کالاهای مصرفی افزایش می دهند. کاهش بار مالیاتی برای کارآفرینان رشد سرمایه گذاری های سرمایه گذاری را تحریک می کند.
وقتی دولت ابزارهای سیاست مالی (مالی) را انتخاب می کند ، تأثیر هزینه های دولت و مالیات بر میزان درآمد و مصرف اصلی است. با گسترش اولویت بخش دولتی اقتصاد ، هزینه ها نیز افزایش می یابد. این امر منجر به افزایش درآمد جمعیت ، تولید کالاها و همچنین کاهش بیکاری می شود. با این حال ، تنها در صورتی که افزایش هزینه های دولت نه تنها به دلیل افزایش بار مالیاتی باشد ، چنین اثرات مثبتی حاصل می شود.
تأثیر شدید بیشتر هزینه های دولت در مصرف داخلی به این دلیل است که آنها مستقیماً وارد تقاضای کل می شوند و تغییرات آنها در ارزش آن منعکس می شود.
در صورت لزوم جلوگیری از افزایش تورم ، مالیات افزایش می یابد. امروزه سیاست های مالی یکی از اصلی ترین ابزارهای دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی است.
اگر هزینه و مالیات دولت به طور همزمان به همان مقدار افزایش یابد ، تولید تعادل نیز به همان میزان افزایش خواهد یافت. با بودجه متعادل ، ضریب همیشه یک است.
محاسبه ضریب مالیات
تغییر در سیاست های مالیاتی معمولاً این امکان را دارد که تأثیر چند جهته ای بر اقتصاد بگذارد. این ضریب مالیات است که امکان ترجمه اقدامات تأثیر به مقدار کمی را فراهم می کند. برابر است با نسبت ظرفیت حاشیه ای مصرفی به ظرفیت نهایی برای صرفه جویی با مقدار منفی.
به عنوان مثال ، مقدار ظرفیت حداکثر مصرف 0.9 ، و پس انداز - 0.3 است. در این صورت ضریب مالیات -3 خواهد بود. بر این اساس ، افزایش 1 دلاری مالیات ، درآمد ملی را 3 دلار کاهش می دهد.
مانند ضریب هزینه دولت ، ضریب مالیات نیز می تواند در هر دو جهت کار کند.