بیش از حد نمی توان نقش سیاست بازاریابی را در تمام حوزه های اقتصاد ارزیابی کرد. این کار اساساً در افزایش بازده تجاری و عملیاتی آن است. بازاریابی امروز مفهومی بیان شده از یک سبک تفکر مدیریت بازار محور است که می تواند به محیط در حال تحول بازار بسیار پاسخگو باشد. علاوه بر این ، داشتن توانایی های خاص و داشتن دانش حرفه ای ضروری است تا بتوانید بر تغییرات پارامترهای محیطی ، ایجاد ورود به بازار ، گسترش این بازار و اطمینان از امنیت روابط بازار تأثیر بگذارید.
برخی از محققان معتقدند که ژاپن محل تولد بازاریابی مدرن است. پیتر دراکر ، محقق و اقتصاددان آمریکایی ، در نوشته های خود متذکر شد که در سال 1690 ، بنیانگذار خانواده آینده میتسوی در شهر توکیو ژاپن اقامت گزید. جمعیت او تقریباً 250 سال زمان روابط فعال بازار را "پیش بینی" كرد. سیاست خردمندانه وی در زمینه مدیریت تجارت در فروشگاه خود به بیشتر مورد تقاضا تمرکز داشت. همچنین ، ژاپنی ها تضمینی برای کالاهای خود ارائه داده و به طور منظم دامنه را گسترش می دهند ، که تعداد زیادی از خریداران را به خود جلب می کند. او در بخش خود بهترین شد و فروشگاهش در آن زمان پر فروش ترین فروشگاه بود.
غرب فقط از اواسط قرن 19 شروع به صحبت در مورد بازاریابی کرد. سیروس مک کورمیک ، خالق اولین کمباین در جهان ، روی قیمت گذاری ، تحقیقات بازار و خدمات تمرکز کرد. این او بود که این زمینه های بازاریابی را که امروزه نیز اساسی هستند ، معرفی کرد. کوروش استدلال کرد که بازاریابی باید کانون اصلی هر کسب و کاری باشد. و وظیفه مدیران این شرکتها این است که آنها موظفند به طور فعال با دایره مصرف کنندگان خود کار کنند. خوب ، و البته ، چگونه علم دانشگاهی بازاریابی در آمریکا ظاهر شد. دانشگاه ایلینوی و میشیگان اولین دوره های بازاریابی را در سال 1901 آغاز کرد. جای تعجب نیست که آمریکا هنوز هم از تولید کنندگان بازاریابی محسوب می شود.
امروز بدون کلمه برای همه روشن شده است که بازاریابی نقش بسیار مهمی در روابط تجاری دارد. اکنون این "نهنگی" است که هر کسب و کاری بر اساس آن بنا شده است. در هرج و مرج بی سابقه اقتصاد بازار ، فقط بازاریابی کاملاً طراحی شده قادر است همه چیز را ساده کند و از غرق شدن آن در جریان اطلاعات جلوگیری کند. بنابراین ، برای "شروع کار" ، شما باید بلافاصله استراتژی بازاریابی مناسب را انتخاب کنید. منصفانه است که بگوییم بازاریابی تهاجمی تشویق می شود. همیشه موجه است و بهترین نتیجه را می دهد. اما شما باید ویژگی های خاصی از شخصیت داشته باشید و برای غیر استاندارد ترین تصمیمات آماده باشید. بازاریابی تهاجمی فقط یک ماشین پرس تاکتیکی نیست. این یک فلسفه کامل است.
پرخاشگری موجه
"پردازش" تدریجی و ملایم مشتری بالقوه ، تمایل مطلوب او در جهت او - اینها روشهای بازاریابی تهاجمی نیستند. در اینجا اصل متفاوت است. مذاکرات نباید طولانی شود. طبق اصل "آمد ، دید ، فتح" همه چیز سریع و کارآمد انجام می شود. و هیچ تفاوتی در میزان استفاده از بازاریابی تهاجمی (خرده فروشی ، عمده فروشی یا شبکه ای) وجود ندارد ، اصل عمل برای همه یکسان است.
هر بازاریاب معمولی قادر به تسلط بر فنون بازاریابی تهاجمی و دستیابی به موفقیت در تجارت خود نیست. علاوه بر قاطعیت و شهامت ، شهود نیز لازم است. به اصطلاح ، یک "بوی" خاص ، دانش حرفه ای جدی و مهارت های ارتباطی دیوانه وار. اگر یک متخصص در این زمینه با یک روش بازاریابی تهاجمی به اندازه کافی خوب نباشد ، این بلافاصله آشکار می شود.آنچه را می توان در پشت مذاکرات طولانی مدت ، در پشت روابط طولانی مدت پنهان کرد ، نمی توان در هجوم بازاریابی تهاجمی پنهان کرد.
اساس بازاریابی تهاجمی
این روش اساساً مبتنی بر عدم آمادگی اولیه مشتری برای ملاقات با بازاریاب است. این را همچنین می توان "جلسه کور" نامید. اثر غافلگیر کننده صد در صد کار می کند. مشتری در این شرایط به شدت قابل کنترل است. و در اینجا مهم است که یک بازاریاب تمام توجه مشتری را تحت کنترل شدید داشته باشد ، به طور فعال بر او مسلط شود و به او فرصت جمع آوری قدرت و مقاومت در برابر هجوم را ندهد. وظیفه اصلی رضایت مشتاقانه است. و هنگامی که مشتری به هوش می آید ، انجام کاری دیگر غیرممکن است.
این امر در چنین شرایطی نیز م sometimesثر واقع می شود که گاهی مشتری با همکاری طولانی مدت و اقناع و مذاکره طولانی مدت هماهنگ می شود. اما وقتی با سرعت رعد و برق و هجوم روبرو می شود ، غالباً به نفع بازاریاب تصمیم می گیرد و بدین ترتیب قربانی بازاریابی تهاجمی می شود. چنین بازاریابی با فعالیت ، جاه طلبی ، تفکر غیر متعارف و سلطه سفت و سخت متمایز می شود. یک فرد حرفه ای باید دقیقاً همان خصوصیات را داشته باشد. اگر یکی از این خصوصیات از بین برود ، شما نمی توانید در این زمینه متخصص شوید. در بازاریابی تهاجمی ، جای ترحم ، بی خار و بلاتکلیف نیست.
استفاده از بازاریابی تهاجمی
باید انصافاً خاطر نشان کرد ، از آنجا که نتایج حاصل از استفاده شایسته از روشهای بازاریابی تهاجمی زیاد است ، خطر "شکستن چوب" و منجر به نتیجه فاجعه بار وجود دارد. بنابراین ، امروزه این روشهای رادیکال اغلب توسط شرکتهای بسیار خطرناک استفاده می شود. و ، به عنوان یک قاعده ، در صورت تصمیم برای همه کار ، از بازاریابی تهاجمی استفاده می شود. استفاده از چنین اقدامات شدیدی بیشتر در زمینه فروش قابل توجیه است. بازاریابی تهاجمی در زمینه های برند و تبلیغات نیز به طور مثر کار می کند. به شما امکان می دهد کاملاً موفقیت یک تجارت را در این زمینه ها تحت تأثیر قرار دهید و اغلب نتیجه ای تقریباً فوری می دهد. در اینجا همچنین کار می کند که رقبا "جمع" نشوند ، و بنابراین نیازی به اتلاف وقت و منابع برای آنها نیست. همچنین باید به یک نکته مهم توجه کرد. با تماس با مشتری بالقوه ، بازاریاب بلافاصله نتیجه را می گیرد. و حتی اگر منفی باشد ، این هم بد نیست. از آن زمان وقت گرانبها برای "پردازش" چنین مشتری صرف نمی شود ، و می توانید به جای آن مشتری مناسب تری پیدا کنید.
مثالهای کاربردی
شومن معروف ، رئیس گروه موسیقی لاسکووی می ، آندره رازین به یک نماینده چشمگیر و شاید یکی از اولین "بازاریاب های تهاجمی" در روسیه تبدیل شد. او آهنگ های گروه را روی کاست های صوتی ضبط کرد. سپس تصمیمی خارق العاده برای توزیع این ضبط ها در ایستگاه راه آهن بین مسافران در حال تصمیم گیری شد. و "مناقصه مه" در گستره وسیع روسیه نورد کرد. این پرخاشگری در این واقعیت بود که شما آن را بخواهید یا نخواهید ، اما راه طولانی است ، و به خاطر "کشتن" زمان شما به این شاهکار گوش خواهید داد. و کل کشور واقعاً گیر افتاد و "گلهای رز سفید" حتی از "آهن" زنان خانه دار به صدا درآمد.
یک مثال باورنکردنی دیگر اما با مشارکت بنیانگذار ژیلت ، کینگ ژیلت. لازم به ذکر است که این دستگاه کاملاً تصادفی اختراع شده است. ریش تراش مستقیم بنیانگذار شرکت افتاده و خرد شد. بدون تردید ، دو تکه تیغ را برداشت و چسباند. وی که شروع به تراشیدن ماشین جدید کرده بود ، به کارایی آن توجه کرد. او بدون تردید تولید این لوازم جانبی اصلاح را آغاز می کند. اما کالاها نرفتند ، فقط 5 دستگاه در یک سال خریداری شد. کینگ تصمیم می گیرد تیغ ها را به صورت رایگان بدهد. او این کار را به مدت سه ماه انجام می دهد و در این مدت وقت دارد که بیش از 10 هزار تیغ را توزیع کند. با مجبور کردن مصرف کننده به زور روی این محصول عالی ، در نتیجه نتیجه عالی می گیرد. طی یک سال ، بیش از 2 میلیون ریش تراش دوتایی ژیلت به فروش رسید.
بازاریابی تهاجمی به مکانیسمی قابل قبول تبدیل شده است که شرکت را به ارتفاعات بی سابقه ای رسانده است. تصمیم مدیر به موقع و درست بود. بنیانگذار این شرکت با ابتکاری قابل توجه و پرخاشگری موجه و همچنین ترس از هزینه های اجباری ، خود را به عنوان یک بازاریاب عالی و با کفایت نشان داد.