چرا بازار مکانیزم خودتنظیمی تلقی می شود

فهرست مطالب:

چرا بازار مکانیزم خودتنظیمی تلقی می شود
چرا بازار مکانیزم خودتنظیمی تلقی می شود

تصویری: چرا بازار مکانیزم خودتنظیمی تلقی می شود

تصویری: چرا بازار مکانیزم خودتنظیمی تلقی می شود
تصویری: خود تنظیمی صنعت چیست؟ خود تنظیمی صنعت به چه معناست؟ 2024, ممکن است
Anonim

مکانیسم خودتنظیم بازار با تعامل عرضه و تقاضا در یک فضای رقابتی تعیین می شود. به لطف این تعامل ، مشخص می شود که کالاها و خدمات در چه مقادیری و با چه قیمت هایی بیشترین تقاضا را برای مصرف کننده دارند.

چرا بازار مکانیزم خودتنظیمی تلقی می شود
چرا بازار مکانیزم خودتنظیمی تلقی می شود

مکانیسم های خودتنظیمی

شرط اصلی خودتنظیمی بازار وجود رقابت آزاد است که اشتیاق تولیدکنندگان به تولید کالاهایی با کیفیت بالاتر با قیمت مقرون به صرفه را تضمین می کند. سازوکار رقابت تولید غیرحرفه ای و بی اثر را از بازار خارج می کند. این نیاز تعیین کننده نوآوری در تولید و کارآمدترین استفاده از منابع اقتصادی است. این ویژگی بازار ، پیشرفت علمی و فناوری و افزایش سطح زندگی را تضمین می کند.

بازار به عنوان مکانیزم خودتنظیم فرآیندی از تخصیص بهینه منابع ، محل تولید ، ترکیب کالاها و خدمات ، مبادله کالا است. این فرایند با هدف تلاش برای یک بازار متعادل ، یعنی تعادل بین عرضه و تقاضا. بسته به عوامل کلی اقتصادی و محلی ، تقاضای بازار شکل می گیرد که تحت تأثیر پیشرفت علمی ، تأثیر "اشباع" و تغییر در سلیقه تغییر می کند. سیاست قیمت انعطاف پذیر در یک بازار رقابتی به تولیدکنندگان این امکان را می دهد تا دائماً با تغییر شرایط تقاضا سازگار شوند و بیشترین تقاضا را به بازار ارائه دهند.

دو روش علمی برای توضیح خودتنظیم بازار وجود دارد. این رویکردها در مدل والراس و مدل مارشال منعکس شده اند. مدل لئون والرس وجود تعادل در بازار را با توانایی بازار در جایگزینی کمی عرضه و تقاضا توضیح می دهد. به عنوان مثال ، در صورت تقاضای کم برای یک محصول ، تولیدکنندگان قیمت ها را کاهش می دهند ، پس از آن تقاضا برای محصول دوباره افزایش می یابد - و به همین ترتیب تا زمانی که نسبت کمی عرضه و تقاضا برابر شود. تقاضای بیش از حد به تولیدکنندگان این امکان را می دهد تا قیمت ها را افزایش دهند ، که این امر تقاضا را کاهش می دهد - و همین طور دوباره تا رسیدن به تعادل بین عرضه و تقاضا.

مدل آلفرد مارشال تعادل بازار را بر تأثیر قیمت بر عرضه و تقاضا قرار می دهد. بنابراین ، اگر کالایی بیش از قیمت تمام شود ، تقاضا برای آن کاهش می یابد ، پس از آن تولید کننده قیمت را پایین می آورد ، و تقاضا برای محصول افزایش می یابد - و به همین ترتیب تا زمانی که قیمت محصول تا حد ممکن شرطی شود. به این قیمت مطلوب قیمت تعادل گفته می شود.

مفهوم "دست نامرئی بازار"

بنیانگذار نظریه اقتصادی مدرن ، آدام اسمیت ، روند خودتنظیمی بازار را "دست نامرئی" بازار خواند. طبق نظریه اسمیت ، هر شخص در بازار به دنبال منافع خود است ، اما تلاش برای تأمین نیازهای خود ، دستیابی به حداکثر اثر مثبت اقتصادی را برای کل جامعه و بازار به طور کلی تضمین می کند. نفوذ خودکار "دست نامرئی بازار" در دسترس بودن کالاها و خدمات لازم برای مصرف کنندگان از نظر کیفیت و کالاهای مورد نیاز را در بازار تضمین می کند. اثر دست نامرئی با تعامل عرضه و تقاضا و دستیابی به تعادل بازار توضیح داده می شود.

توصیه شده: