شرکت های فراملیتی & Ndash؛ سارقان دست نیافتنی

فهرست مطالب:

شرکت های فراملیتی & Ndash؛ سارقان دست نیافتنی
شرکت های فراملیتی & Ndash؛ سارقان دست نیافتنی

تصویری: شرکت های فراملیتی & Ndash؛ سارقان دست نیافتنی

تصویری: شرکت های فراملیتی & Ndash؛ سارقان دست نیافتنی
تصویری: لابی گری شرکت‌های نفتی حضور رسانه‌های فراملیتی در سامانه انتخاباتی آمریکا و تاثیر آن در ایران فردا 2 2024, آوریل
Anonim

شرکت های فراملیتی در نیمه دوم قرن 20 ظهور کردند. جایگاه کلیدی در اقتصاد جهانی را اشغال کرده و تا امروز پویایی توسعه مدرن آن را تعیین کرده است. TNC ها به عنوان مکانیزمی برای به حداکثر رساندن سود عمل می کنند ، زیرا گسترش فعالیت ها به قلمرو کشورهای مختلف مزایای آشکاری را فراهم می کند - هم اقتصادی (در دسترس بودن منابع خاص) و هم حقوقی (نقص در قوانین برخی از کشورها ، که امکان معافیت از گمرک ، مالیات و سایر محدودیت ها). TNC به معنای واقعی کلمه اقتصاد مدرن را به حرکت در می آورد ، اشتغال ایجاد می کند و فعالیت های آنها مزایای بی شماری را برای کشورهای فقیر فراهم می کند. در همان زمان ، این TNC ها بودند که به هدف اصلی انتقادات اتحادیه های کارگری ، مدافعان حقوق بشر و محیط بانان تبدیل شدند.

شرکت های چند ملیتی سارقان گریزان هستند
شرکت های چند ملیتی سارقان گریزان هستند

TNC ها چه گناهی دارند؟

با سرمایه ای که اغلب از بودجه کشورهای پیشرفته اروپایی فراتر می رود ، شرکت های چند ملیتی با نقض قوانین تجارت عادلانه و رقابت عادلانه سعی در تسلط بر بازارها دارند. TNC ها با توسعه تولید خود در کشورهای توسعه نیافته با قوانین ناقص ، از مسئولیت جرایم متعدد اجتناب می کنند.

مقامات این شرکت ها اعتراف کرده اند که بهره برداری بیش از حد ، کار کودکان ، آزار و اذیت اتحادیه های کارگری و تأثیرات منفی زیست محیطی در برخی از کارخانه ها رخ داده است. در واقع ، جنایات علیه حقوق بشر برای بسیاری از شرکت های جهان سوم امری عادی است و شرکت ها سعی کرده اند این حقایق را تا لحظه اعزام رسوائی های بین المللی پنهان کنند. ارزش بررسی شرایطی را دارد که باعث سو m رفتار شرکت ها شده است. حتی در آن زمان ، پدیده های منفی آشکار شد: شرکت ها سعی کردند بر بسیاری از فرایندهای سیاسی و اجتماعی تأثیر بگذارند ، دولت های کشورها را تحت فشار قرار دهند و به حاکمیت ملی دولت ها دست اندازی کنند.

در اواسط دهه 1970 ، شواهدی یافت شد که شرکت آلمانی "با طرف های درگیر در کنگو همکاری می کند. تشکیلات نظامی که مناطق را با منابع طبیعی کنترل می کردند ، نفت ، نقره ، تانتالوم و همچنین "الماس خون" را به نگرانی آلمان فروختند. درآمد حاصل از آن برای خرید تجهیزات نظامی و سلاح استفاده می شود. سازمان ملل متحد هرگونه عملیات تجاری با "الماس خون" را ممنوع اعلام کرده است ، اما باز هم در مبادلات تجاری بین المللی در ژنو ، نیویورک و تل آویو پایان می یابد. بنابراین ، یک شرکت بین المللی از بزرگترین درگیری پس از جنگ جهانی دوم ، که تقریباً 2 میلیون نفر جان خود را از دست داد ، پشتیبانی می کند. مردم غیرنظامی قربانیان جنگ هستند و افراد خردسال نیز درگیر درگیری ها هستند.

در آرژانتین ، بین سالهای 1976 و 1983 ، دغدغه اتومبیل سازی فورد یک سیاست وحشیانه ضد اتحادیه را دنبال کرد ، با حمایت حکومت نظامی نظامی. فعالین کارگری "بی سود" ربوده و منهدم شدند.

شرکت شل ، تولید کننده فرآورده های نفتی ، بارها و بارها متهم شده است که از طریق فعالیت های اقتصادی خود به محیط زیست آسیب زده است. در سال 1995 ، فقط به لطف اعتراضات گسترده و فراخوان تحریم محصولات این شرکت ، امکان جلوگیری از طغیان سکوهای نفتی در دریای شمال فراهم شد. در سال 1970 ، دستیابی به موفقیت در نفت در نیجریه اتفاق افتاد ، که هنوز شرکت مسئولیتی در قبال آن نداشته است. به گفته کارشناسان ، میزان غرامت برای کلیه جرایم زیست محیطی شل با بودجه ایالتی نیجریه که 120 میلیون نفر جمعیت دارد مطابقت دارد.

مسائل مربوط به محدودیت های قانونی فعالیت های شرکت های فراملیتی در دهه 70 مطرح شد. قرن XXو بلافاصله منشا برخورد بین کشورهای بسیار پیشرفته غرب و کشورهایی شد که تازه خود را از یوغ استعمار رها کرده بودند. هر دو طرف ، در تلاش برای ایجاد یک چارچوب قانونی جدید ، منافع کاملا متضادی را دنبال کردند ، اگرچه به طور رسمی برای رسیدن به توافق تلاش کردند.

کشورهای توسعه یافته سرمایه داری و تعدادی از سازمان های بین المللی تحت کنترل این کشورها (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه ، سازمان تجارت جهانی ، بانک جهانی) برای منافع شرکت های فراملی لابی کردند. به طور خاص ، این حزب خواستار محدودیت نفوذ در TNC از طرف کشورهای میزبان ، محافظت از سرمایه گذاری ها در برابر ملی سازی یا مصادره شد.

از طرف دیگر ، کشورهای آسیای پس از استعمار ، آفریقا و آمریکای لاتین خواستار افزایش کنترل دولت های ملی بر فعالیت های TNC ، توسعه مکانیسم های قابل اعتماد برای مسئولیت شرکت های فراملی در قبال جرایم خود (آلودگی محیط زیست ، سو abuse استفاده از موقعیت انحصاری در بازارها ، نقض حقوق بشر) ، و همچنین افزایش کنترل بر فعالیت های تجاری TNC ها توسط سازمان های بین المللی ، به ویژه سازمان ملل.

بعداً ، با کمک سازمان ملل متحد ، هر دو طرف شروع به گام برداشتن در جهت تدوین چارچوب حقوقی بین المللی برای TNC ها کردند.

همانطور که می دانید ، یکی از اولین اقدامات حقوقی بین المللی که اصول کلی محدود کردن فعالیت های TNC را در آن گنجانید ، منشور حقوق و وظایف اقتصادی کشورها (1974) بود. با این حال ، این عمل برای ایجاد یک سیستم یکپارچه از قوانین عمومی پذیرفته شده برای TNC ها کافی نبود. در سال 1974 ، کمیسیون های بین دولتی سازمان ملل در مورد شرکت های فراملیتی و مرکز TNC ها ایجاد شدند که شروع به تهیه پیش نویس کد رفتار برای TNC ها کردند. یک "گروه 77" ویژه (گروهی از کشورهای در حال توسعه) فعالیت خود را برای مطالعه و جمع بندی مطالبی که محتوای ، اشکال و روش های TNC را نشان می دهد ، آغاز کرد. TNC ها کشف شدند که در امور داخلی کشورهایی که شعبات آنها مستقر است دخالت می کنند و ثابت شد که آنها در تلاشند قوانین کشورهایی را که مراکز کنترل آنها در این سرزمین ها قرار دارد و موارد دیگر در کشورها گسترش دهند. برعکس ، آنها از قوانین محلی استفاده کردند. TNC ها برای فرار از نظارت بر فعالیت های خود ، داده های مربوط به خود را پنهان می کنند. البته همه اینها نیاز به مداخله مناسب جامعه جهانی داشت.

یک گام مهم در جهت ایجاد یک چارچوب قانونی برای عملکرد TNC ها ، تدوین آیین نامه رفتار TNC توسط اعضای سازمان ملل بود. یک کارگروه بین دولتی کار خود را روی پیش نویس قانون در ژانویه 1977 آغاز کرد. با این حال ، بحث و گفتگوهای مداوم بین کشورهای پیشرفته و کشورهای "گروه 77" در تهیه این قانون با مشکل روبرو شد ، زیرا آنها اهداف مختلفی را دنبال می کردند و این در اختلافات مداوم بر سر متن محتوای برخی از هنجارها بیان می شد.

هیئت های نمایندگی کشورهای پیشرو به مواضع اصولی پایبند بودند: هنجارهای این قانون نباید با توافق نامه TNC کشورهای OECD مغایرت داشته باشد. کشورهای پیشرفته استدلال کردند که این معاهده براساس قوانین بین المللی تاریخی است که برای همه کشورها لازم الاجرا است ، اگرچه OECD یک سازمان محدود با عضویت بود و باقی مانده است.

در جریان مذاکرات ، طرفین به توافق رسیدند و تصمیم بر این شد که این قانون شامل دو قسمت مساوی باشد: اول ، فعالیت های TNC را تنظیم می کند. دوم رابطه TNC ها با دولت های کشورهای میزبان است.

در دهه 90 قرن بیستم ، توازن نیروها به میزان قابل توجهی تغییر کرد ، این امر نه تنها به دلیل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و فروپاشی اردوگاه سوسیالیست است. در همان زمان ، کشورهای "گروه 77" فرصت تأثیرگذاری در سیاست نسبت به TNC ها را در چارچوب سازمان ملل از جمله تصویب قانون رفتار TNC از دست داده اند.

یک واقعیت مسلم این است که شرکت های فراملیتی و کشورهای صنعتی از منافع TNC دفاع کردند ، و در عین حال علاقه خود را برای تصویب این قانون مدون از دست دادند ، اگرچه این هنجارهای زیادی را پیش بینی می کند که موقعیت شرکت های جهانی را در بازارهای جهانی تثبیت می کند و مثبت معرفی می کند نظم در مقررات قانونی آنها. این امر به این دلیل بود که حتی بدون هیچ گونه تأیید قانونی ، TNC ها خود را در دنیا مسلط می دانستند و در واقع نیازی به رسمیت بخشیدن به موقعیت خود نداشتند.

و تا به امروز ، دولت های کشورهای پس از استعمار از سازمان ملل متحد خواستار ایجاد مکانیزم های موثری هستند که به جلوگیری از سو abuseاستفاده توسط TNC ها کمک می کند. به ویژه ، پیشنهادی برای استفاده از تحریم ها توسط دولت های ایالتی که TNC ها از آنها به نفع کشورهای آسیب دیده منشأ گرفته اند ، وجود دارد. از آنجا که اکثر TNC ها از کشورهای "میلیاردی طلایی" هستند ، دولتهای این کشورها در تلاشند تا از درگیری با TNC جلوگیری کنند تا خود را با تعهدات جدید سنگین نکنند. به همین دلیل است که آنها اغلب از این تز که TNC ها از کشور مبدا "قطع شده اند ، از ملیت" به معنای حقوقی بین المللی این اصطلاح محروم هستند و ماهیت فعالیت کاملاً جهانی دارند ، دفاع می کنند ، بنابراین مسئولیت TNC را ترک می کنند باز کن. در همان زمان ، کشورهای توسعه نیافته به وضوح کشورهای پیشرو را با شرکت ها مرتبط می کنند ، که این نیز اشتباه است ، زیرا شرکت ها توسط خود جمعیت کشورهای پیشرو کنترل نمی شوند ، بنابراین این سوال مطرح می شود که چرا شرکت ها باید برای جرایم از بودجه دولت پرداخت کنند.

همه این حقایق نشان می دهد که در سیستم جهانی ، جایی که پول کلان حاکم است ، یافتن "میانگین طلایی" بین منافع کشورهای پیشرفته و پسااستعماری دشوار است ، بنابراین قانون فقط نقش یک نماینده کم و بیش محجبه منافع اقتصادی با این حال ، جرایم TNC بی توجه نیست. هزاران نفر در سراسر جهان فعالیت های شرکت ها را سازماندهی و نظارت می کنند ، تخلفات را در رسانه ها گزارش می دهند و اغلب به نتیجه می رسند. بارها و بارها TNK تحت فشار مردم امتیازاتی را داد ، آنها مجبور به جبران خسارات ، سرکوب تولید خطرناک و انتشار اطلاعات خاص شدند. شاید مردم خودشان بدون کمک سیاستمداران بتوانند در برابر بی ادب ترین متخلف عصر جهانی شدن مقاومت کنند؟

فعالیت مبارزان برای مصرف اخلاقی و تحریم TNC ها منجر به این واقعیت می شود که شرکت های بیشتری ظاهر می شوند که در درجه اول اعتبار آنها است و نه سودآور. سازمانهای تجاری بین المللی مانند "Trans Fair" وجود دارند که بر رعایت قوانین تجارت عادلانه ، دستمزد عادلانه و شرایط کار و ایمنی محیطی تولید نظارت می کنند. این سازمانها با خریدهای خود ، از احیای ساختارهای عقب مانده ارضی و در نتیجه زنده ماندن دهقانان کوچک اطمینان حاصل می کنند. با این وجود بعید است که خیریه افراد خاص بتواند به سیستم جهانی پایان دهد که سودآوری را بیش از همه ارزشهای انسانی قرار می دهد …

توصیه شده: