در کار خود در بازارهای مالی ، معامله گران از دو روش تجزیه و تحلیل داده ها برای پیش بینی حرکت قیمت استفاده می کنند. تحلیل بنیادی مبتنی بر مطالعه شاخص های اقتصادی و همچنین در نظر گرفتن انواع مختلف اخبار است. در مقابل ، تحلیل تکنیکال کاملاً مبتنی بر روشهای ریاضی است و منحصراً مطالعه نمودارهای قیمت است.
تجزیه و تحلیل فنی مبتنی بر مطالعه داده های تاریخی در مورد حرکت قیمت است. صدها شاخص مختلف برای تجزیه و تحلیل استفاده می شود. با کمک این شاخص ها ، یک تاجر باتجربه می تواند رفتار دقیق بازار را با دقت خاصی پیش بینی کند.
روش اصلی برای تجزیه و تحلیل داده های نمودار جستجوی اصطلاحاً خطوط پشتیبانی و مقاومت و همچنین تعیین خط روند یا روند اصلی است. خطوط پشتیبانی و مقاومت دالانی را تشکیل می دهند که نمودار قیمت در آن حرکت می کند. خط پشتیبانی در زیر نمودار قیمت قرار دارد و خط مقاومت در بالای آن قرار دارد. جهت این خطوط معامله گر را نشان می دهد که قیمت در حال حرکت است ، بنابراین روند آن تعیین می شود. برای تعیین روند ، از خط روند نیز استفاده می شود ، این به وضوح فعالان بازار را نشان می دهد که در آن قیمت حرکت می کند و بنابراین ، پایه و اساس تجزیه و تحلیل بیشتر را ایجاد می کند. تعیین روند اصلی یکی از وظایف اصلی در تجزیه و تحلیل فنی بازار محسوب می شود.
برای تجزیه و تحلیل دقیق تر حرکات قیمت و همچنین تعیین نقاط ورود و خروج از بازار ، از شاخص های فنی استفاده می شود. آنها مدل های ریاضی هستند که به صورت گرافیکی بیان می شوند. بسته به نحوه رسم آنها ، شاخص های فنی به شاخص های روند مانند MA (میانگین متحرک) و شاخص های حرکت مانند RSI (شاخص مقاومت نسبی) تقسیم می شوند. از شاخص های روند برای تعیین جهت قیمت ها استفاده می شود ، در حالی که از شاخص های ضربه برای اندازه گیری سرعت و قدرت نوسانات آنها استفاده می شود.
استفاده از تجزیه و تحلیل فنی کار دشواری نیست ، اما نیاز به مطالعه تعداد زیادی از شاخص ها و نمودارها دارد. اعتقاد بر این است که چنین تجزیه و تحلیل سیگنال های بهتری برای خرید و فروش در مقایسه با تجزیه و تحلیل اساسی ارائه می دهد ، به همین دلیل بسیار محبوب است.