انجام کارهای مشابه در حالی که انتظار نتایج متفاوتی را دارید ، یک اشتباه بزرگ است. اغلب اوقات ، رهبران شرکت از همان ابزارهای مدیریتی در اوقات رفاه و شرایط سخت استفاده می کنند. در این مقاله ، من دقیقاً بحث می کنم که چه مراحلی به شما کمک می کند تجارت شما را حفظ کند ، از بحران جان سالم به در ببرد و برای رشد آینده آماده شوید.
همه اطرافیان شما در مورد بحران صحبت می کنند ، اما این چگونه بر کسب و کار شما تأثیر می گذارد؟
آیا تعداد مشتریان جدید کاهش می یابد؟ آیا مشتری های عادی کمتر و کمتر مراجعه می کنند؟ آیا میانگین چک در حال کاهش است؟ آیا تأمین کنندگان قیمت های خود را افزایش داده اند؟ آیا تدارکات گران شده است؟ آیا گرفتن وام سخت تر شده است؟ آیا کارمندان روحیه های بد اخلاقی ، دلسرد و تاریک در تیم معلق هستند؟
اگر همه اینها مربوط به شغل شما است ، مقاله را تا انتها بخوانید. شاید مورد مفیدی برای خود پیدا کنید ، می توانید برخی از توصیه هایی را که من در آن می دهم به کار بگیرید و وضعیت موجود را اصلاح کنید.
بنابراین ، 6 مرحله برای زنده ماندن در یک بحران:
1. بهینه سازی هزینه ها.
جای تعجب نیست که آنها می گویند: "من هزینه نکردم - درآمد کسب کردم!" آنچه می توانید و باید در آن صرفه جویی کنید:
در مورد کارکنان ناکارآمد. در واقع ، بحران زمانی است که یک تجارت می تواند از شر کارکنانی خلاص شود که آن را توسعه ندهند و آن را تقویت نکنند و نقش بالاست را بازی کند. حجم کار کارمند اخراجی برای افزایش اندک حقوق در بین کارمندان باقیمانده توزیع می شود. قسمت عمده حقوق یک کارمند اخراجی در بودجه شرکت باقی مانده است. پس انداز اضافی مالیات و سایر کسرهایی است که تجارت دیگر برای آن پرداخت نمی کند. در هزینه های جاری ورود کنترل دقیق بر هزینه ها (هزینه های حمل و نقل ، لوازم التحریر ، مواد شیمیایی خانگی ، آب و برق و غیره) نتایج سریع به همراه می آورد. در جوایز کارمندان اگر حق بیمه در مشاغل شما به فروش یا پایین ترین سطح مرتبط باشد ، کاهش این نرخ ها شما را مجبور به امتناع از پرداخت پاداش می کند. در زمینه تهیه و حمل مواد. در مواقع بحرانی ، ارزش گسترش مرزهای معمول و در نظر گرفتن امکان یافتن سایر تأمین کنندگان ، حامل ها ، مواد بودجه ای بیشتر با همان کیفیت را دارد. در رویدادهای شرکتی. کلا تعطیلات را رها نکنید ، این باعث می شود روحیه تیم بیشتر خراب شود. اما جایگزینی سفر به یک رستوران گران قیمت با سفر به طبیعت ، بازدید از یک باشگاه بولینگ یا مهمانی در محل کار کاملاً امکان پذیر است.
2. اصلاح کارکنان.
به معنای واقعی ، سازماندهی مجدد در حال بهبود است. در یک بحران ، نه تنها خلاص شدن از شر کارمندان بی احتیاط ، بلکه فعال کردن افراد باقی مانده نیز ضروری است.
این هدف از طریق: - آموزش شرکتی ، - تجدید نظر و تقویت سیستم انگیزه ، - جستجوی مداوم و استخدام با ارزش ترین و موثرترین کارمندان.
زمان بحران منجر به تعطیلی شرکت ها می شود و چنین پرسنلی را آزاد می کند که فقط در دوره های آرامتر اقتصاد می توان رویای آنها را دید. فرصت جذب آنها به سمت تجارت خود را از دست ندهید.
آموزش پرسنل همیشه م effectiveثر است ، اما در مواقع بحرانی بسیار ضروری است. کارمندان شما باید کارآمدترین تکنیک ها را برای جذب و حفظ مشتری داشته باشند و مهارت لازم را در استفاده از آنها داشته باشند.
سیستم انگیزش موضوعی بسیار دشوار است که باید در این مقاله پوشش داده شود ، اما یک چیز مطمئناً است: در یک بحران ، چوب باید طولانی تر باشد و هویج شیرین تر باشد!
3. تقویت تبلیغات!
رایج ترین اشتباهی که مدیران اجرایی می کنند ، کاهش بودجه تبلیغاتشان در مواقع دشوار است. این سیاست به چه نتیجه ای منجر می شود؟ تعداد مشتریان جدید در حال حاضر کاهش یافته است ، سود کاهش یافته است. کمبود تبلیغات منجر به این خواهد شد که شرکت شما به فراموشی سپرده خواهد شد و روند مشتری کاملاً خشک خواهد شد. و این تهدید به نابودی تجارت است.
اگر تأثیر رسانه تبلیغاتی خود را پیگیری کرده اید ، بودجه تبلیغات خود را مجدداً اختصاص دهید. بیشتر در رسانه هایی سرمایه گذاری کنید که سهم شیر مشتریان را برای شما به ارمغان بیاورد.از شر منابع تبلیغاتی بی اثر خلاص شوید. اگر بودجه تبلیغات ناکافی است ، بازاریابی چریکی را افزایش دهید. نکته اصلی این است که اجازه ندهید مشتریان شما را فراموش کنند!
اگر هیچ حسابداری انجام نشده است ، وقت آن است که شروع به انجام آن کنید. تبلیغات صحیح فقط مربوط به هزینه ها نیست. این سرمایه گذاری شما در سودهای آینده است.
4. بهبود کیفیت کالاها و خدمات.
گفتن آسان است ، انجام آن سخت است! بله ، من این را می فهمم. اما یکی از افراد در بحران بودن یک استراتژی ضرر است. همه منابع باید فعال شوند تا به یکی از بهترین شرکتها در بخش خود تبدیل شوند. کیفیت عمدتا توسط کالا و مردم تأمین می شود. جذب موثرترین پرسنل برای تجارت خود ، آموزش كاركنان و یافتن بهترین مواد و منابع حداقل كاری است كه می توانید برای تعالی تلاش کنید.
به مراحل کسب و کار خود نگاه دقیق تری بیندازید: در حال حاضر چه چیزی می تواند برای ارائه محصول یا خدمات با کیفیت بالاتر بهبود یابد؟
5. بهبود کیفیت خدمات.
سرویس دهی با کیفیت بالا از اهمیت و اهمیت کالایی کمتر از یک محصول با کیفیت بالا برخوردار نیست. در صورت عذرخواهی ، جایگزینی کالا و دادن جایزه خسارت معنوی به مشتری ، مشتری می تواند کمبود کالای شما را ببخشد. اما او بی ادبی و بی تفاوتی کارمندان شما را نمی بخشد.
خدمات خوب انجام واضح تعهدات آنها در قبال مشتری ، انطباق با توافق نامه ها در مورد شرایط ، قیمت ، موضوع فروش است. این مهمان نوازی و حسن نیت ارائه می دهد پرسنل شما ، تمایل به راحت کردن روند خرید ، و نتیجه فراتر از انتظارات آنها است. این توجه به مشتری و پس از انجام معامله است. این تأکید بر هر چیز کوچکی است ، زیرا در زمینه خدمات با کیفیت بالا به مشتری هیچ چیز جزئی وجود ندارد.
مشتریان شما از خدماتی که به آنها ارائه می دهید چقدر راضی هستند؟ بحران زمان آن است که بفهمید و سطح خود را بالا ببرید!
6. معرفی سیستم وفاداری مشتری.
این نکته مستقیماً از نکته قبلی پیروی می کند. اما من به ویژه برای تأکید بر لزوم پیاده سازی سیستم و نه اقدامات یکبار مصرف برای روحیه یک کارمند خاص ، آن را برجسته کردم. فکر کنید ، با مشتریان خود صحبت کنید: شاید آنها چیزی بیشتر از کارت تخفیف پیش پا افتاده شما می خواهند؟ شاید کسانی که مدتهاست از خدمات شما استفاده می کنند و یا کالاهایی را خریداری می کنند ، به خاطر تعهد خود به تجارت شما احترام شخصی می خواهند؟
اگر مشتری های عادی خود را تقسیم بندی کرده اید ، می دانید کدام یک از آنها بیشتر از بقیه به شما مراجعه می کنند ، چه کسی مهمترین مبلغ را برای ملاقات می گذارد و چه کسی شما را به آشنایان و دوستانشان توصیه می کند. یک سیستم وفاداری مستقر در یک شرکت یک روش متمدنانه برای تشویق و تشکر از این افراد است!
امیدوارم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. اگر ایده های ارزشمندی در آن یافتید ، همین حالا آنها را پیاده کنید! آرزو می کنم تجارت شما نه تنها از بحران جان سالم به در ببرد ، بلکه به موفقیت و شکوفایی نیز برسد!
النا تریگاب.