هنگام تجزیه و تحلیل نقدینگی ، که به عنوان توانایی یک شرکت برای تسویه به موقع تعهدات کوتاه مدت خود در هزینه دارایی های سریع فروخته شده درک می شود ، تعدادی از ضرایب محاسبه می شود. در میان آنها نسبت نقدینگی فعلی یا نسبت پوشش است.
دستورالعمل ها
مرحله 1
نسبت پوشش مشخصه توانایی شرکت در بازپرداخت به موقع بدهی های جاری از طریق فروش دارایی های جاری است. این متداول ترین شاخصی است که نقدینگی یک سازمان را مشخص می کند. هرچه ارزش آن بیشتر باشد ، میزان حلال بودن شرکت بیشتر است.
گام 2
این نسبت نشان می دهد که چند روبل از دارایی های جاری شرکت روی روبل بدهی های کوتاه مدت قرار می گیرد. به عبارت دیگر ، به شما اجازه می دهد تعیین کنید که چه بخشی از بدهی های جاری شرکت با هزینه دارایی های جاری قابل بازپرداخت است. بنابراین ، از نظر تئوریک ، سازمانی که در آن سطح دارایی های جاری از سطح بدهی های کوتاه مدت فراتر رود ، می تواند با موفقیت کار کند.
مرحله 3
محاسبه نسبت پوشش کاملاً ساده است. این نسبت نسبت دارایی های جاری به بدهی های جاری شرکت تعریف می شود. در این حالت ، دارایی ها به عنوان پول نقد در صندوق سرمایه گذاری شرکت و در حساب های بانکی ، حساب های دریافتنی با سررسید کمتر از 12 ماه ، هزینه موجودی ها ، سایر دارایی های جاری ، به عنوان مثال ، سرمایه گذاری های کوتاه مدت مالی قابل درک است. اما باید به خاطر داشت که همه دارایی های مشخص شده در ترازنامه جاری نیستند. برخی مانده های موجودی کالا یا مطالبات معوق نقدینگی صفر دارند. تعهدات جاری به عنوان وام هایی با نزدیکترین سررسید ، تعهدات نسبت به کارمندان سازمان ، بودجه ، وجوه خارج از بودجه و غیره قابل درک است.
مرحله 4
به طور معمول ، مقدار نسبت پوشش در صنایع مختلف یکسان نیست. مقدار هنجاری آن 2 است. ضریب زیر سطح تعیین شده حیاتی تلقی می شود. افزایش این شاخص در پویایی به عنوان یک جنبه مثبت در نظر گرفته می شود و نشان می دهد که خطر مرتبط با مشکل فروش دارایی های شرکت در حال کاهش است.