این شرکت براساس نتایج فعالیت اصلی خود درآمد مشخصی دریافت می کند. این مبلغ پس از کسر کلیه هزینه های تولید و فروش محصولات و همچنین پرداخت مالیات ، سود خالص است. روش های مختلفی برای تعیین سود یک شرکت وجود دارد.
دستورالعمل ها
مرحله 1
اگر میزان سود مثبت باشد می توان فعالیت تولید کننده را کاملاً موثر دانست. دستیابی به این امر غالباً دشوار است ، خصوصاً در بازار بسیار رقابتی. در یک منطقه ، همیشه چندین ده ، یا حتی هزاران شرکت وجود دارد که کالاهای مشابه تولید می کنند.
گام 2
انتخاب همیشه به عهده خریدار است ، بنابراین مهم است که او را علاقه مند کنید ، تا محصولات شما از جمله قیمت را جذاب تر کند. سپس شرکت می تواند درآمد مناسبی دریافت کند ، اما سود نه تنها این مقدار ، بلکه هزینه های بیشمار مربوط به خرید مواد اولیه ، پرداخت زمان کار ، خرید یا اجاره تجهیزات ، حمل و نقل و غیره را نیز در نظر می گیرد.
مرحله 3
برای تعیین سود واقعی شرکت ، باید کل مبلغ صریح از درآمد پایه کسر شود. برای انجام این کار ، شما نیاز به داده های ترازنامه صحیح دارید ، که تمام جابجایی وجوه را در حساب های مربوطه در نظر بگیرید:
PP = OD - NI ، جایی که PP - سود شرکت ، OD - درآمد حاصل از فعالیت های اصلی ، NI - هزینه های صریح.
مرحله 4
هزینه های صریح هزینه تولید است. این موارد شامل هزینه های تولید اصلی ، اجاره محل ، انبارها ، دفاتر و همچنین پرداخت خدمات مهندسان توسعه ، وکلا ، بازاریابان ، مدیران ، حسابداران و غیره است. به عبارت دیگر ، یک تیم کامل از متخصصان برای ساخت محصول کار می کنند در بازار ظاهر می شود و خرید آن مقدار زیادی از منابع هدر رفته است. می توان نتیجه گرفت که یکی از راه های افزایش سود ، ایجاد روش هایی برای کاهش هزینه های تولید است.
مرحله 5
تحلیلگران مالی به جای این که سود حسابداری در گزارش ها ظاهر شود ، ترجیح می دهند سود اقتصادی را محاسبه کنند. این مقدار به وضوح نشان می دهد که استراتژی تولید انتخاب شده چقدر موثر است. برابر است با تفاوت بین سود واقعی و به اصطلاح هزینه های ضمنی:
EP = PP - NI.
مرحله 6
هزینه های ضمنی مستند نیست. اینها درآمد جایگزین را نشان می دهند که می تواند بنگاه اقتصادی را برای انتخاب سایر منابع برای اجرای منابع خود به ارمغان بیاورد: پول ، نیروی کار ، دارایی و سایر موارد
مرحله 7
بعضی اوقات ، در پی کسب درآمد ، تولیدکنندگان فراموش می کنند که کیفیت محصولاتشان آسیب می بیند. در این حالت ، آنها دستور اصلی کارآفرینی را نقض می کنند ، که بیانگر برتری تقاضا بر عرضه است. منبع اصلی سود پول مصرف کننده است و او آن را برای محصولی که دیگر نیازهای جسمی یا زیبایی شناختی او را برآورده نکند ، نمی دهد.