شاید در هیچ محیطی برای والدین موضوعی بحث شده و داغتر از موضوعی که آنها برای چه و چند وقت یکبار در مدرسه اهدا می کنند وجود ندارد. اغلب ، مشارکت "برای تلویزیون ، مشمع کف اتاق ، و همچنین پنجره ها و درها" به سادگی نه تنها باعث تحریک ، بلکه خشم جدی نیز می شود.
برخی از روانشناسان توصیه می کنند از دیدگاه مثبت به هیئت امنا نگاه کنند. آیا والدین برای اینکه فرزندانشان در خانه احساس راحتی و راحتی کنند ، از پول پس انداز می کنند؟ پس چرا برای نیازهای مدرسه پول اهدا نمی کنیم؟ و در بسیاری از م institutionsسسات آموزشی راه های قانونی تأمین مالی را ایجاد می کنند.
برای این کار ، والدین فقط باید با انجام یک حواله بانکی به کودکستان ها و مدارس به صورت رسمی کمک کنند. پس از آن ، فقط برای بازگشت مالیات بر درآمد با اداره مالیات تماس می گیرد. گاهی نگاه به کارگردانی که بابت هر پنی پاسخگو است و اسناد تأیید کننده خرید را نشان می دهد ، اهانت آور و دردناک می شود. و شایسته خواهد بود که از معلمانی که به تدریس ادامه می دهند ، و برای حقوق کمی تشکر کنید. پس از همه ، امروز تحویل پول برای نقاشی دیوار ، خرید غرفه ، مشمع کف اتاق جدید کاملاً کشنده نیست.
کار در یک کمیته والدین همیشه یک مسئولیت بزرگ و همچنین یک سرمایه گذاری جدی در وقت است. معلمان به معنای واقعی کلمه باید والدین را مجاب کنند که برای نیاز مدرسه پول بپردازند. اگر ابتکار برخی والدین نبود ، می توان مدارس را با میز نقاشی ، کاغذ دیواری پاره و تخته های قدیمی که نه حروف و نه اعداد بر روی آنها دیده نمی شود ، ترک کرد.
طبیعتاً وقتی هیئت امنایی از والدین وجود دارد که بی تفاوت نیستند بسیار عالی است. اما اگر آنها می خواهند اسپانسر شوند ، والدین دیگر را درگیر این حرفه نکنید. به هر حال ، آنها همیشه قادر به واریز مبالغ زیادی نیستند. دستمزد افراد متفاوت است. با این حال ، اخیراً ، فقط می توان به حساب جاری هیئت امنا کمک کرد.
واقعیت این است که وزارت آموزش و پرورش مصوبه ای را تصویب كرد كه طبق آن در كلیه مدارس و همچنین مهد كودك ها و سالن های ورزشی ، جمع آوری پول از والدین برای اطمینان از فعالیت مدرسه ممنوع است. کمیته والدین باید منحصراً با آنچه در آیین نامه مربوط به کار آمده است ، سروکار داشته باشد.
اسناد دولتی نیز وجود دارد که مشخص می کند کمیته والدین باید با چه مواردی سر و کار داشته باشد: این کمک به برگزاری رویدادهای فرهنگی ، انتشار بهترین تجربه والدین است. با این حال ، مسائل مربوط به جمع آوری پول برای اطمینان از فعالیت های موسسه باید کنار گذاشته یا رسمیت یابد. این بدان معنا نیست که والدین دیگر نمی توانند کمک کنند. فقط دولت تصمیم گرفت که مدرسه نباید پول نقد داشته باشد. این امر به دلیل وجود شکایات زیادی در مورد هزینه های مختلف مدرسه صورت گرفت.
اما از طرف دیگر
امروزه هزینه های مدرسه فقط به دفترچه و کیف و لباس محدود نمی شود. به محض شروع سال تحصیلی ، بیشتر مادران و پدرها از قبل تصمیم گرفته اند "برای تعمیرات" وارد عمل شوند. طبیعتاً کاملاً داوطلبانه. برخی به سادگی نمی خواهند به درگیری بروند. اما برخی دیگر معتقدند که پول توسط معلمان قابل تصرف است. با این حال ، این کاملا درست نیست. همه وجوه از طریق بخش حسابداری یک موسسه آموزشی دیگر تأمین می شود و به راحتی والدین تخمین هزینه ها و گزارشات را ارائه می دهند.
اما اگر ما در مورد تمرین صحبت کنیم ، پس همه چیز خیلی عالی نیست. پدر و مادر کمی هستند که به اسناد رسمی علاقه مند شوند. در واقع معلمان نادرستی در مدارس وجود دارند. برای انجام یک چک ، باید هویت شخصی که آن را سفارش داده است و تمام اطلاعات مربوط به او را فاش کنید. و بیشتر والدین نمی خواهند روابط در مدرسه را خراب کنند ، بنابراین آنها فقط بی سر و صدا حتی با اخاذی های غیرقانونی موافق هستند.در بعضی از مدارس ، بحث های بسیار داغ در جلسات صورت می گیرد ، گاهی اوقات به درگیری می رسد. بعضی اوقات بچه ها مجبورند به مدرسه دیگری منتقل شوند.
امروزه هیچ کس والدین را از ارائه کمک داوطلبانه منع نمی کند ، اما هیچ کس نمی تواند والدین را ملزم به پرداخت هزینه کند ، زیرا این کار غیرقانونی است. بنابراین ، راه برون رفت از شرایط رسمی شدن شورای والدین به عنوان یک سازمان غیر انتفاعی و افتتاح حساب بانکی است. و برای انعقاد قرارداد با شرکت هایی که به تعمیرات مشغول هستند ، تنها در وضعیت یک سازمان رسمی امکان پذیر است. اما برخی از مدارس هنوز از رویکرد قدیمی در جنبه مالی موضوع و انتقال پول از دست به دست دیگر استفاده می کنند. گرچه اخاذی کاملا غیرقانونی تلقی می شود. اما بازرسی های دادستانی چندان مکرر نیست. والدین به ویژه نگران کلاس اول مدرسه هستند. اما شما می توانید همیشه به وزارت آموزش و پرورش شکایت کنید ، نه اینکه هزینه هایی را صرف نیازهای معلمان کنید. برخی به سادگی مجبور به ترک مدرسه و انتقال به دیگری می شوند ، زیرا گاهی اوقات حل اختلافات غیرممکن است.