پرچم های قرمز توسط جیم کالینز

پرچم های قرمز توسط جیم کالینز
پرچم های قرمز توسط جیم کالینز

تصویری: پرچم های قرمز توسط جیم کالینز

تصویری: پرچم های قرمز توسط جیم کالینز
تصویری: ۲۰ تا از آبروبرترین سوتی های تلویزیونی 2024, آوریل
Anonim

جیم کالینز ، مشاور بازرگانی آمریکایی و نویسنده مقاله مدیریت ، که کتاب او خوب به عالی: چرا برخی از شرکت ها پیشرفت و برخی دیگر به 35 زبان ترجمه نشده است ، در مورد چگونگی استفاده از اطلاعات شما صحبت کرد.

تصویر
تصویر

انسان مدرن در عصر اطلاعات زندگی می کند ، کسی که اطلاعات بیشتر و بهتری داشته باشد از یک مزیت برخوردار است. با این حال ، اگر به وقایع فراز و نشیب ها نگاهی بیندازید ، شرکت هایی را نمی بینید که از کمبود اطلاعات تأثیر پذیرفته اند. بنابراین ، مسئله اصلی در دسترس بودن اطلاعات نیست ، بلکه توانایی تبدیل اطلاعات موجود به واقعیاتی است که نمی توان از آنها غفلت کرد.

یکی از موثرترین راهها برای دستیابی به این هدف ، روش پرچم قرمز است. بگذارید یک مثال شخصی برای مثال بزنم. هنگامی که من دوره Case Case را در دانشکده بازرگانی استنفورد تدریس کردم ، من به دانشجویان MBA برگهای قرمز 24x45 سانتی متر با رنگ روشن و دستورالعمل های زیر دادم: "این پرچم قرمز شما برای سه ماهه است. اگر آن را مطرح کنید ، من سخنرانی را متوقف می کنم و به شما سخنرانی می کنم. هیچ محدودیتی در زمان و نحوه برافراشتن پرچم قرمز وجود ندارد ، این کاملاً تصمیم شما است. می توانید از این امر برای به اشتراک گذاشتن یک مشاهده ، مخالفت با معلم ، استفاده از رئیس شرکت دعوت شده برای سخنرانی ، پاسخ دادن به یک دانشجوی دیگر ، ارائه پیشنهاد و غیره استفاده کنید. اما "پرچم" فقط یک بار در هر سه ماه قابل استفاده است. شما نمی توانید "پرچم قرمز" را به دانش آموز دیگری منتقل کنید."

با این پرچم ها ، من هرگز نمی دانستم که روز دیگر در کلاس چه اتفاقی می افتد. یک دانشجو یک بار پرچم قرمز را بلند کرد تا بگوید ، "پروفسور کالینز ، فکر نمی کنم امروز خیلی خوب بخوانید. شما با پرسیدن س questionsالهای زیاد بحث را هدایت می کنید و این خلاقیت ما را خفه می کند. بگذارید خودمان فکر کنیم. " "پرچم قرمز" یک واقعیت ناخوشایند را به من ارائه داد - روش من برای پرسیدن سوال از دانش آموزان جلوگیری می کند. نظرسنجی دانشجویان در پایان ترم این موضوع را تأیید کرد. "پرچم سرخ" در آن لحظه ، از نظر كامل گروه ، كلید موفقیت را - نه در دسترس بودن اطلاعات (بسیاری از آنها این اطلاعات را دارند) ، بلكه در توانایی تبدیل آن به واقعیاتی است كه نمی توان نادیده گرفت ، انتقاد از سخنرانی های من ، به اطلاعاتی که نادیده گرفته شده اند ، گرفته شد.

من ایده پرچم های قرمز را از بروس وولپرت وام گرفتم ، وی که در شرکت خود گرانیتاروک تکنیکی قدرتمند به نام پرداخت کمتر پرداخت کرد. "پرداخت زیرپرداخت" به مشتری این حق را می دهد که تصمیم بگیرد که چه مقدار پرداخت کند و آیا اصلاً باید پرداخت کند: براساس رضایت از محصول یا خدمات. زیرپرداخت سیستم بازگشت کالا نیست. مشتری نیازی به پس دادن کالا ندارد و همچنین نیازی به اجازه گرفتن از Graniterock ندارد. او به سادگی کالایی را که رضایت او را جلب نمی کند ، روی فاکتور حلقه می زند ، ارزش آن را از کل کم می کند و برای مبلغ باقیمانده چک می نویسد.

وقتی از وولپرت پرسیدم که چرا با "زیرپرداخت" روبرو شده است ، او گفت ، "شما می توانید با مصاحبه با مصرف کنندگان چیزهای زیادی یاد بگیرید ، اما اطلاعات را می توان به روش های مختلف تفسیر کرد. با کمبود پرداخت ، نمی توانید واقعیت ها را نادیده بگیرید. تا زمانی که مشتری خود را از دست ندهید اغلب نمی دانید که مشتری ناراضی است. "زیرپرداخت" یک سیستم هشدار سریع است که مجبور می شود مدت ها قبل از بروز تهدید به از دست دادن مشتری اقدام کند."

تکنیک پرچم قرمز می تواند ابزاری مفید برای تبدیل اطلاعات صرف به اطلاعاتی باشد که نمی توان آنها را نادیده گرفت. با این کار فضایی ایجاد می شود که در آن حقیقت شنیده می شود.

توصیه شده: