اگر محصولی را تولید کرده اید و آنها تمایلی به خرید آن ندارند ، چه باید کرد. اگر خریدار نمی خواهد خرید چگونه جذب می شود؟ در زیر قوانین و نمونه هایی از استفاده آنها توسط مدیران موفق آمده است.
دستورالعمل ها
مرحله 1
قانون اول می گوید: "اشکالات قابل مشاهده را به عنوان خصوصیات منحصر به فرد نشان دهید" ، بیایید با استفاده از مثال جیمز یانگ این قانون را بررسی کنیم.
وقتی مهندس جوانی به نام جیمز یانگ به شرکت پستی J Walter Thompson آمد ، کار سختی به او محول شد. ارسال یک دسته سیب که توسط یخ زدگی سیاه شده بود ، ضروری بود. او بلافاصله متوجه شد که چگونه این محصول را بفروشد ، به سادگی دسته ای را با یادداشتی همراه داشت که می گوید سیب ها در کوهستان رشد می کنند. و با تغییرات دما بسیار شدید. بنابراین آنها شادابی و شیرینی خود را حفظ کردند. هیچ کس دسته ای از سیب های خراب را پس نداد ، اما برعکس خواست که دفعه بعد همان سیب ها را ارسال کند.
گام 2
چشم خود را بزنید ، به عنوان مثال به 3Suisses نگاهی بیندازید.
در سال 1931 ، اولین کاتالوگ ها اختراع شدند که از طریق آنها امکان سفارش کالا وجود داشت. آنها در کتابفروشی ها فروخته می شدند. ناشر 3Suisses تعجب کرد که چگونه دقیقاً کاتالوگ خود را بفروشد؟ راهی برای کاهش قالب کاتالوگ پیدا شد ، به همین دلیل ، فروشندگان آن را روی دیگران قرار می دادند تا پشته از بین نرود ، و خریدار ، به عنوان یک قاعده ، همیشه بالاترین را می گرفت.
مرحله 3
مانند هارلی پروکتر از اشتباهات خود بهره مند شوید.
او تجارت صابون را از پدرش به ارث برد ، اما در آن زمان مردم تمایلی به خرید صابون نداشتند. و سپس یک روز ، هارلی به طور تصادفی آن را هضم کرد ، متوجه شد که سفیدتر ، سبکتر شده و در آب فرو نمی رود. این ویژگی او شد ، همه زنان خانه دار برای خرید چنین صابونی هجوم آوردند ، زیرا آنها از گرفتن بقایای لغزنده در پایین حمام خسته شده بودند. این اشتباه برای هارلی 7 میلیون دلار درآمد کسب کرد.
مرحله 4
ظاهر مراقبت از مردم ، همانطور که اسفناج می توانست.
چگونه اسفناج بفروشید وقتی مردم فقط نمی خواهند آن را بخورند. شرکت از این وضعیت به شرح زیر خارج شد: اسفناج را به دست شخصیت کارتونی ، پاپایا ملوان چشم پاپ ، بت همه بچه ها داد. موفقیت عظیم بود.
مرحله 5
طوفان فکری مثل بروس بارتون
در سال 1957 ، شرکت آمریکایی Henckels چاقوهای بی نظیری برای پوست کندن سیب زمینی ایجاد کرد. آنها راحت بودند و کسل کننده نبودند ، بنابراین زنان خانه دار عجله ای برای لباس های جدید نداشتند. با این حال ، هنگامی که شرکت در آستانه ورشکستگی بود ، آنها مجبور شدند از بروس و آژانس تبلیغاتی وی مشاوره بگیرند. وی به آنها توصیه کرد که دسته چاقو را به رنگ پوست سیب زمینی رنگ کنند ، بنابراین زنان خانه دار شروع به پرتاب آنها به سطل به اشتباه و سراغ چاقوهای جدید کردند.
مرحله 6
خریداران نظرسنجی مانند اتوره سوتساس.
اولین وظیفه او طراحی مجدد ساعتهای هشدار مکانیکی کم فروش بود. او متوجه شد که قبل از خرید ، همه مردم او را از نظر وزن آزمایش می کنند. ریه های آنها اعتماد به نفس در آنها ایجاد نمی کند. راه حل در این واقعیت یافت شد که وی شمش سربی را در ساعت زنگ دار لحیم کرد.