آمریکا تریلیون بدهی بزرگ دارد ، همیشه تأثیر مثبتی در امور داخلی سایر کشورها ندارد و دارای یک اقتصاد کاملاً نظامی است. به همین دلایل و دلایل دیگر ، بسیاری از کارشناسان بارها سقوط قریب الوقوع پول ملی ایالات متحده را پیش بینی کرده اند ، اما هر بار این پیش بینی ها به واقعیت نپیوستند. آیا این می تواند برای همیشه ادامه داشته باشد و چه زمانی دلار سقوط می کند؟
نمای کلی دلار
در حال حاضر دلار با ثبات ترین ارز جهانی است. میخ طولانی آن به طلا در پایان قرن گذشته و همچنین اقتصاد قوی آمریکا ، دلار را به عنوان جایگزینی برای ذخایر ارزی برخی کشورها در آورد. آنها با دلار ، نه تنها در آمریکا ، بلکه در ایالات دیگر ، از جمله روسیه ، به طور فعال شهرک سازی می کنند.
در طول جنگ سرد ، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فرصتی واقعی برای پایین آوردن دلار و اقتصاد آمریکا داشت که پس از کسر دلار در سال 1971 و بحران نفت در سال 1973 در آستانه سقوط بود. کمیته مرکزی CPSU رسماً این موضوع را بررسی کرد.
و بنابراین ، اگر واحد پول آمریكا سقوط كند (به ویژه اگر سقوط قابل توجه باشد) ، چنین وضعیتی به طور حتم منجر به ضربه شدیدی به اقتصاد این كشورها خواهد شد. حتی اگر همه شاخه های اقتصاد ملی آنها به ترتیب صعودی رشد می کردند.
با این حال ، تراز بندی امور فوق الذکر فقط در صورت بروز آشفتگی های جهانی در خود آمریکا می تواند اتفاق بیفتد. به عنوان مثال ، اگر ناگهان كشورهای طلبكار (حداقل 2-3 كشور اصلی) از ایالات متحده بخواهند كه بدهی های خود را بازپرداخت كند. علاوه بر این ، نه به دلار ، بلکه به عنوان مثال با طلا. ارز آمریکایی عملاً مورد حمایت طلا یا سایر ارزشهای بی قید و شرط نیست ، بنابراین ، سقوط اقتصاد ایالات متحده در چنین شرایطی بیش از حد محتمل است.
چه زمانی انتظار سقوط دلار را داریم؟
به سختی ارزش انتظار یا حتی تلاش برای پیش بینی تاریخ دقیق چنین وضعیت مخربی مانند وضعیت توضیح داده شده در بالا را دارد. با این وجود ، نرخ دلار (مانند نرخ هر ارز دیگر) حتی در یک روز نیز اغلب کاهش می یابد. و پیش بینی چنین پرش هایی بسیار آسان تر است.
عوامل زیادی می توانند سقوط واحد پول آمریکا را پیش بینی کنند. در زیر موارد اصلی ذکر شده است.
1. بی ثباتی اقتصاد آمریکا. وخامت اوضاع اقتصاد ملی کشور به معنای کاهش علاقه سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای سرمایه گذاری در اشیا various مختلف (به عنوان مثال شرکت ها یا اوراق بهادار) متعلق به این کشور است. این بدان معناست که سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در امکانات آن نیازی به خرید پول از این کشور ندارند. از آنجا که پول تا حد زیادی از قوانین بازار پیروی می کند ، کاهش تقاضا برای آنها به کاهش قیمت آنها کمک خواهد کرد (قدرت خرید ، نرخ ارز یک ارز معین نسبت به بقیه).
2. مدیریت تورم و نرخ سپرده ها در بانک ها. با نرخ بالا برای تأمین مالی مجدد یا نرخ پایین ، نگه داشتن پول با ارزهای دیگر سودآوری بیشتری پیدا می کند. بنابراین ، تقاضا برای دلار در حال سقوط و در عین حال ، نرخ آن است.
3. افزایش قیمت مواد اولیه (از جمله روغن). آمریکا وارد کننده (مصرف کننده) روغن و سایر مواد اولیه است. بنابراین ، افزایش قیمت مواد اولیه به معنای تضعیف بودجه آمریکا و در عین حال ارز آمریکایی است.
جهش قیمت نفت شاخص خوبی است که نشان می دهد دلار در آستانه سقوط است. در عین حال ، قیمت نفت سریعتر از کاهش ارزش دلار در حال رشد است.
4. بلایای طبیعی و حملات بزرگ تروریستی با اطمینان قدرت خرید ارز هر کشور و نه فقط دلار را تضعیف می کند.
علاوه بر موارد ذکر شده ، عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارند که بر دلار تأثیر منفی می گذارند. با این حال ، این شرایط به راحتی در بازارها دیده می شود و برای اهداف خاص خود (مثلاً در معاملات در بازار ارز) مورد استفاده قرار می گیرد.