شناخته شده است که هرگز پول زیادی وجود ندارد. اما من می خواهم طوری زندگی کنم که به تعداد کافی وجود داشته باشد ، اگر نه برای همه چیز ، حداقل حداقل برای بسیاری از آرزوها. برخی برای کسب درآمد بیشتر تلاش می کنند ، برخی دیگر پس انداز می کنند. و هر یک از آنها در نوع خود درست و غلط است.
بیشتر بدست آوردن
اگر می خواهید پول بیشتری داشته باشید ، به نظر می رسد نتیجه گیری خود نشان می دهد: شما باید درآمد بیشتری کسب کنید! اما ، شخص با تغییر شغلی برای شغل معتبر و پردرآمد ، یا شروع به کار با قدرت دوباره و گرفتن پول بیشتر و بیشتر ، گاهی اوقات شخص با تعجب متوجه می شود که … هنوز کافی نیستند.
این اتفاق به یک دلیل ساده می افتد که با افزایش درآمد ، یک شخص از یک پله نردبان اجتماعی بالا می رود و بر این اساس ، سطح نیازهای او افزایش می یابد. او می خواهد با شکوه تری لباس بپوشد ، مدل های جدیدی از لوازم خانگی ، لوازم جدید و پیشرفته تر را خریداری می کند ، ماشین خود را عوض می کند ، شرایط زندگی خود را بهبود می بخشد و در نهایت غذاهای بهتر و متنوع تری می خورد.
و برای همه اینها او خیلی بیشتر از قبل پول خرج می کند. بله ، اکنون او می تواند تعطیلات خود را در گوا و نه در ترکیه بپردازد ، اما آرزوها و آرزوهای جدیدی دارد و حتی بودجه بیشتری برای تحقق آنها نیاز است.
صرفه جویی
دیگران برای تخصیص عالمانه تر بودجه موجود ، مسیر کاهش و آزمایش هزینه شده را امتحان می کنند و در نتیجه ، به خودشان لذت می دهند.
مطمئناً ، اقتصاد معقول بیشتر از یک شر خیر است ، اما اگر شخصی خود را در چارچوبی بیش از حد سخت گیر قرار دهد ، دائماً چیزهای کوچک خود را انکار کند ، در خواسته های خود صرفه جویی کند ، داوطلبانه خود را در یک حالت استرس دائمی فرو می برد. خواسته های او برای داشتن بهترین کالاها ، محصولات و سایر مزایای حیاتی به جایی نرسیده است ، اما او فقط می تواند به تعدادی از آنها پی برد ، در حالی که قبلاً تحقق خواسته های خود را برای مدت طولانی انکار می کرد.
چگونه بودن؟
برای اینکه فرد از زندگی خود محروم نماند ، دو راه برای حل مشکلات مالی وجود دارد.
یکی از آنها ترکیب میل و فرصت کسب درآمد بیشتر با پس انداز منطقی است. در این حالت ، فرد می تواند با آزادی بیشتری امور مالی خود را مدیریت کند ، گاهی اوقات به خود اجازه زیاده روی های کوچک و جلب رضایت هوی و هوس های کوچک را می دهد. و در عین حال ، یک رویکرد معقول در هزینه ها به او اجازه نمی دهد چیز جدیدی را صرفاً "معتبر" ، "همه قبلاً آن را داشته باشند" ، "واقعاً می خواهند" و به دلایل مشابه دیگر خریداری کند. خرید با این رویکرد در صورت نیاز واقعی به آن انجام خواهد شد.
راه دیگر این است که یاد بگیرید با دقت به خود ، خواسته های خود گوش دهید و اجازه ندهید کسی یا چیزی از بیرون آنها را دستکاری کند. به عنوان مثال ، اگر شخصی بخواهد مبل جدیدی بخاطر ناراحت کننده بودن ، ظاهر خود را از دست داده یا شکسته باشد ، یا اینکه "مبل از مد افتاده است" تفاوت قابل توجهی دارد. در حالت اخیر ، تمایل به تغییر آن از خارج به شخصی القا می شود ، این نظر دوستان ، رسانه ها ، صنعت تبلیغات است و هیچ ارتباطی با نیازهای داخلی فرد ندارد.
تنها با یادگیری پیروی از خواسته های واقعی خود ، فرد می تواند بفهمد که دقیقاً و در چه مقادیری برای زندگی نیاز دارد و چه مقدار پول برای این کار نیاز دارد.