برخی از رهبران سازمانها به ارزیابی مالی تجارت متوسل می شوند. این نیاز در شرایط مختلف بوجود می آید ، به عنوان مثال ، هنگام فروش یک کسب و کار ، هنگام معرفی هر جهت جدید ، سازماندهی مجدد ، هنگام بیمه یک شرکت. این کار را باید یک ارزیاب بسیار واجد شرایط انجام دهد.
ارزیابی مالی ، تجزیه و تحلیل وضعیت اقتصادی یک شرکت است. روند ارزیابی کاملاً پیچیده و زمان بر است. بر اساس هدف از آزمون ، انواع مختلفی وجود دارد.
ارزیابی مالی از مشاغل برای فروش یا خرید بعدی. در همان زمان ، آنها ارزش کلیه دارایی های موجود در ترازنامه شرکت ، به عنوان مثال ، اموال ، تجهیزات ، حمل و نقل و غیره را تجزیه و تحلیل و ارزیابی می کنند. اطلاعات نه تنها در مورد هزینه اولیه اشیا ، بلکه همچنین سایش فیزیکی آنها ، امکان استفاده از قطعات منفرد پس از انصراف از اموال ، گرفته می شود. بنابراین ، ارزیابی مجدد دارایی های ثابت انجام می شود.
سهم سهام شرکت نیز باید ارزیابی شود. این برای چیست؟ هدف از این روش مقابله با فروش اوراق بهادار است و مدیران همچنین می توانند سهام را برای پردازش بعدی وام یا وام ارزیابی کنند. اوراق همچنین وقتی به سرمایه مجاز کمک می کنند ، ارزیابی می شوند. در این حالت ، نه تنها قیمت بازار سهام آشکار می شود ، بلکه پیش بینی چشم انداز آینده استفاده از آنها نیز انجام می شود.
ارزیابی مالی تجارت در بیمه. در این حالت ، ارزیاب باید اطلاعاتی را در مورد پرداختهای قرارداد بیمه در صورت وقوع یک بیمه ، به عنوان مثال ، در صورت از دست دادن دارایی ، به دست آورد.
ارزیابی مالی در صورت سازماندهی مجدد یا ادغام یک شرکت. در این حالت ، ارزیاب باید شرایط اقتصادی سازمان را ارزیابی کند ، یک راه حل جایگزین پیشنهاد دهد ، هنگام انتخاب یکی از گزینه های پیشنهادی ، حداکثر کارایی را محاسبه کند. تمام این اطلاعات در اختیار رئیس قرار می گیرد ، وی بر اساس آن تصمیم می گیرد.
با توجه به مطالب گفته شده ، می توان نتیجه گرفت که ارزیابی مالی ، ارزیابی یک کسب و کار به منظور انجام هرگونه عملیات مربوط به درآمدزایی است.