قدرت مالی یک شرکت خاص نشان می دهد که این شرکت چقدر از نقطه سرنوشت فاصله دارد. این تفاوت بین خروجی واقعی و خروجی در نقطه شکست است. اغلب اوقات ، درصد این فاکتور ایمنی تا حجم واقعی محاسبه می شود. مقدار حاصل مشخص می کند که حجم فروش با چند درصد کاهش می یابد.
دستورالعمل ها
مرحله 1
حاشیه قدرت مالی عبارتی را نشان می دهد که نشان می دهد شما می توانید تولید محصولات را بدون متحمل شدن ضرر کاهش دهید. بیان مطلق محاسبه تفاوت بین میزان فروش برنامه ریزی شده و نقطه سربه سر است. این عبارت به این معنی است که شرکت نباید بیش از میزان ذخیره قدرت مالی ، حجم تولید را کاهش دهد.
گام 2
در این حالت ، از شاخص حجم برنامه ریزی شده فروش برای ارزیابی ریسک تولید یا آن ضررهایی که با سیستم هزینه های تولید مرتبط هستند استفاده می شود.
مرحله 3
حاشیه قدرت مالی از نظر ارزش با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود:
سهام = فروش برنامه ریزی شده x P - نقطه تساوی x P ،
که در آن P قیمت یک مورد است.
مرحله 4
در همان زمان ، هر چه شاخص قدرت مالی بالاتر باشد ، خطر کمتری برای شرکت متحمل خواهد شد.
مرحله 5
روش دیگری برای تعیین حاشیه قدرت مالی یک سازمان وجود دارد که بیش از حد بین تولید واقعی و آستانه سودآوری را تعیین می کند.
بنابراین ، حاشیه قدرت مالی برابر است با تفاوت بین درآمد شرکت و آستانه سودآوری.
مرحله 6
قدرت مالی یک شرکت مهمترین شاخص در ساختار ثبات مالی است. محاسبه این شاخص امکان ارزیابی برخی از احتمالات را برای کاهش اضافی درآمد حاصل از فروش محصولات فقط در مرزهای نقطه سرنوشت فراهم می کند.
مرحله 7
به نوبه خود ، آستانه سودآوری را می توان درآمد حاصل از فروش تعریف کرد ، در این شرکت شرکت دیگر ضرر ندارد ، اما سود هم نمی گیرد ، یعنی همه منابع مالی حاصل از فروش فقط برای پوشش هزینه های ثابت کافی است و سود آن صفر است.
مرحله 8
بنابراین ، برای تعیین حاشیه کامل قدرت مالی شرکت ، لازم است که تأثیر تفاوت بین حجم فروش و حجم تولید را از طریق تصحیح بعدی مقدار حاشیه قدرت مالی ، با توجه به افزایش موجودی شرکت را در نظر بگیرید.