دوستی و تجارت: چگونه ناسازگار را ترکیب کنیم؟

دوستی و تجارت: چگونه ناسازگار را ترکیب کنیم؟
دوستی و تجارت: چگونه ناسازگار را ترکیب کنیم؟

تصویری: دوستی و تجارت: چگونه ناسازگار را ترکیب کنیم؟

تصویری: دوستی و تجارت: چگونه ناسازگار را ترکیب کنیم؟
تصویری: در مورد دوستی، اندازه گیری، و شبکه 2024, دسامبر
Anonim

در این مقاله با اشتباهاتی که افراد هنگام ورود به مشارکت تجاری مرتکب می شوند و اینکه برای جلوگیری از عواقب این اشتباهات چه مراحلی را باید در نظر بگیرید ، یاد خواهید گرفت.

دوستان - شرکا: دشوار ، اما ممکن است
دوستان - شرکا: دشوار ، اما ممکن است

هیچ رازی نیست که آزمایش اصلی که دوستی مورد آزمایش قرار می گیرد ، تست پول است. می خواهید این را بررسی کنید؟ از دوست خود مبلغی مرتب قرض بگیرید و آن را ندهید. خواهید دید که چه زود رابطه شما شکسته می شود. با بازپرداخت بدهی می توانید وضعیت را اصلاح کنید. شاید با گذشت زمان ، محبت متقابل برگردد و همه چیز مانند گذشته ادامه یابد.

اما اگر دوستان تصمیم بگیرند که در تجارت شریک شوند ، روابط آنها بسیار در معرض خطر است. این شکاف به ابعاد جهانی می رسد ، دوستان سابق دشمنان شدیدی می شوند و نفرت متقابل به نسل های بعدی منتقل می شود.

اگر ما در مورد تجارت در مقیاس بزرگ صحبت می کنیم ، پس در مبارزه با دوستان سابق ، مردم از هر روشی از تهمت عمومی گرفته تا جرم استفاده می کنند. شرکای سابق در تجارت کوچک عمدتا به "نیرنگ های کثیف" کوچک محدود می شوند.

در همین حال ، بسیاری از نمونه های موفقیت آمیز ترکیب دوستی و تجارت وجود دارد. شرکا می دانند که چگونه مذاکره کنند ، به طور سازنده تمام تناقضات را حل کنند ، به طور موثر کار کنند ، روابط قوی و متقابل سودمند ایجاد کنند.

چرا همه موفق نمی شوند؟

با تأمل در این موضوع ، من تعدادی از اشتباهاتی را که مردم هنگام مشارکت با دوستان مرتکب می شوند ، برجسته کردم. من پیشاپیش تأکید خواهم کرد که این مقاله علمی بودن را تظاهر نمی کند ، من به آن به نظریه های روانشناختی و اقتصادی - اجتماعی اعتماد نخواهم کرد ، اما من فقط نمونه هایی از عمل را می گویم.

بنابراین ، 7 اشتباه در انتخاب شریک تجاری و تعامل با او.

اشتباه شماره 1. رفتار یک دوست (شریک آینده) در رابطه با اشخاص ثالث را تحلیل نکنید.

اگر از نزدیک با دوست خود ارتباط برقرار کنید ، نمی توانید بدانید که آیا او شایسته ، صادق ، با اخلاق و قابل اعتماد است. فکر کنید ، به یاد داشته باشید ، آیا دوست شما به قول خود عمل می کند ، آیا به موقع به تعهدات خود عمل می کند ، آیا در جامعه مورد احترام است؟ آیا مسئولیت دارد؟

اگر نمی خواهید همه اینها را "روی پوست خودتان" بررسی کنید ، جمع آوری این اطلاعات بسیار ضروری است.

اشتباه شماره 2 که مستقیماً از مورد قبلی پیروی می کند.

تصور اینکه رفتار غیر صادقانه و غیراخلاقی دوست در قبال اشخاص ثالث شامل حال شما نخواهد شد.

این یک تصور غلط بزرگ است. اگر دوست شما در محل کار قبلی خود دزدی می کرد ، همکاران فریب خورده و "جانشین" آنها ، خود محوری را نشان می داد ، منحصراً در جهت منافع خود عمل می کرد - باور کنید در تجارت مشترک شما نیز همان رفتار را خواهد داشت. شاید بلافاصله نباشد ، اما با گذشت زمان - این یک الزام است!

اشتباه شماره 3. عدم در نظر گرفتن خصوصیات روانشناختی و عادات دوست - شریک زندگی شما.

بسیاری از کارهای علمی در مورد ناسازگاری روانی افراد نوشته شده است ، من آنها را در اینجا بازگو نمی کنم. فقط یادآور می شوم که ویژگی ها و کمبودهای افرادی که فقط شما را در ارتباطات اپیزودی سرگرم می کنند ، با تعامل مداوم غیر قابل تحمل می شوند.

به عنوان مثال ، هنگام دیدار با یک دوست ، می بینید که او طرفدار نظافت و نظم نیست. "این تجارت وی است. اما او مرد خوبی است "! - تو فکر می کنی.

اما وقتی دوست شما شریک تجاری می شود و عادت هایش را به دفتر عمومی می آورد ، نگرش شما نسبت به آنها تغییر می کند. تحریک از ماه به ماه بیشتر می شود و در برخی مواقع مشاهده لیوان شسته نشده دیگری ، کیسه ای که مستقیماً روی اسناد پرتاب می شود ، ردپای کفش های کثیف روی زمین به سادگی شما را "منفجر می کند".

مثال دیگر: شما یک فرد منطقی هستید ، با تفکر استراتژیک توسعه یافته ، قادر به محاسبه وضعیت چندین قدم جلوتر هستید. اساساً ، شما "به دستور نئوکورتیس" زندگی می کنید. دوست و شریک زندگی شما یک فرد احساسی است ، "مطابق با روحیات" که مرتباً روی شما پرتاب می کند زندگی می کند و به هر دلیلی مستعد وحشت و سر و صدا است.

تعامل اینگونه افراد برای یک کار بسیار دشوار است و این مورد وقتی نیست که متضادها مکمل یکدیگر باشند. آنچه در دوستی خوب است ، در تجارت قابل قبول نیست. شما قادر نخواهید بود به طور مداوم احساسات خشونت آمیز شریک زندگی خود را تقسیم کنید ، و او قادر نیست زنجیره استدلال شما را ارزیابی کند و چشم انداز وضعیت به وجود آمده را ببیند.

ارتباطات و کار گروهی باید برای هر دو طرف سازنده و راحت باشد ، در غیر این صورت مشارکت محکوم به شکست است.

اشتباه شماره 4. عدم شناسایی اهداف و ارزشهای یک دوست - شریک در آغاز کار مشترک شما

به عنوان مثال ، هدف شما کمک به مردم در حل مشکلات خود از طریق محصولات و خدمات شما ، ایجاد یک مارک تجاری قوی ، اعتبار خوب ، احترام از جانب مشتریان ، همکاران و جامعه تجاری است. شما خلق و خوی پول طولانی مدت را دارید.

و هدف دوست شما "کلاهبرداری" نسبت به مردم ، کسب سود کلان در اینجا و اکنون با فریب مشتریان ، تامین کنندگان و هرکسی است که باید در تجارت با آنها تماس بگیرید. شما می خواهید به محصول و خدمات با کیفیت بالا دست پیدا کنید ، و شریک زندگی شما می خواهد به هر طریقی "از جمله بی توجهی به بدهی های تجاری" "برنده تمام پولهای بزرگ" باشد

در عمل من ، چنین مواردی وجود داشت: بازرگانان سالها حسابهای دریافتنی را برای تأمین کنندگان پرداخت نمی کنند ، در حالی که آنها سرمایه ای برای خرید اتومبیل های گران قیمت و استراحت در استراحتگاههای معتبر خارجی پیدا می کنند. فکر نمی کنم کسی تعجب کرده باشد ، همه شما چنین افرادی را می شناسید. اما آیا می توانید در همان تجارت با آنها کار کنید؟

اشتباه شماره 5. عدم تهیه اسناد مناسب تنظیم توزیع هزینه ها و سود بین شرکا و تقسیم اموال در صورت انصراف از مشارکت.

برای برخی از اشخاص حقوقی ، چنین مقرراتی اجباری است ، آنها به روشی که قانون تعیین کرده است ، ایجاد می شوند. اما گاهی اوقات این مشارکت غیررسمی است ، زمانی که یکی از شرکت کنندگان به عنوان یک کارآفرین فردی ثبت می شود ، و دیگری کمک مالی خود را انجام می دهد و به اداره تجارت کمک می کند.

این نوع "توافقنامه قبل از ازدواج" حتی زمانی که رابطه شما با یک شریک زندگی نزدیک به ایده آل باشد لازم است. ممکن است دیدگاه های شما درباره توسعه تجارت تغییر کند ، تناقضات جبران ناپذیری ایجاد شود - دلایل زیادی برای "طلاق" وجود دارد ، و شما باید از قبل آماده شوید.

شماره اشتباه 6. توزیع نکردن عملکرد شرکا در آغاز کار جدید.

یکی از دلایل اصلی فروپاشی مشارکت اختلافات بر سر هزینه های کار طرفین است. به نظر همه می رسد که او بیشتر کار می کند. بر این اساس ، باید سود بیشتری بدست آورید. طرف دوم که مشخصه با این موافق نیست.

به طور کلی ، الگوی زیر را متذکر شدم: بسیاری از افراد تمایل دارند که در اهمیت کار خود اغراق کرده و اهمیت کار دیگران را دست کم بگیرند. به عنوان مثال ، کارگران تولید با بی اعتنایی به کار مدیران نگاه می کنند و آنها نیز به نوبه خود ، با همان پاسخ مواجه می شوند. ادعاهای متقابل آغاز می شود ، که با چرخش پیش پا افتاده حل نمی شود ، طرفین صلاحیت کافی برای انجام کارهای یکدیگر را ندارند.

عملکرد کاملاً مشخص و مستند احزاب تا حدی تنش این وضعیت را تضعیف می کند.

اشتباه شماره 7. عدم حضور ناخدا در کشتی تجارت آینده.

مشارکت برابر خطایی است که نه تنها به رکود ، بلکه به مرگ یک تجارت منجر می شود. وقتی شخص اصلی تصمیم نهایی را نگیرد ، شرکا می توانند در اختلافات مداوم بر سر هر مسئله ای ، از استراتژی گرفته تا مشکلات جزئی روزمره ، گرفتار شوند. بر این اساس ، لازم است تعیین شود که دقیقاً چه کسی سمت رهبری را بر عهده خواهد گرفت ، آن را در مقررات اصلاح کرده و بر اساس آن هدایت می شود.

به طور خلاصه ، یک مشارکت موفق در صورت جدی گرفتن آن و پیش بینی همه جزئیات امکان پذیر است. این مهم به اندازه انتخاب شریک زندگی آینده مهم است.عجله ، سرخوشی از برنامه های مشترک ، اعتماد بی اساس به یک دوست - همه اینها به ناچار شما را به سقوط تجارت و سایر مشکلات می کشاند.

و البته ، بهتر است فقط با دوستان خود ارتباط برقرار کنید ، نه اینکه با هم کار کنید.

توصیه شده: