هر چیزی که شخص با آن سر و کار دارد یک قیمت دارد. خواه یک محصول باشد ، یا خدمات ، یا مفاهیم انتزاعی تر: زندگی ، خوشبختی ، آرامش و غیره. از نظر اقتصادی ، قیمت بیان پولی ارزش یک محصول است. اما از چه چیزی ساخته شده است؟
ماهیت قیمت گذاری
عامل اصلی در قیمت گذاری هزینه و تقاضا است. در اقتصاد ، هزینه را هزینه تولید و فروش نقدی محصولات می نامند. هزینه اصلی به واقعی و برنامه ریزی شده تقسیم می شود.
هزینه برنامه ریزی شده شامل هزینه های لازم در سطح فناوری و سازمان تولید است. اینها استفاده از تجهیزات ، مصرف مواد ، مصرف انرژی ، هزینه های کارگری است.
هزینه واقعی شامل هزینه های مرتبط با رسیدگی به کالا ، سازماندهی کار و مدیریت فرآیند تولید است. هزینه های دیگر نیز در تعیین قیمت گنجانده شده است: مالیات ، پرداخت وام ، هزینه های آموزش ، سفرهای کاری ، هزینه اجاره ، کمک های مالی ، استهلاک دارایی های نامشهود ، پرداخت های بیمه.
علاوه بر هزینه تولید ، عامل غیرتولیدی و تجاری نیز بر م componentلفه قیمت نهایی تأثیر می گذارد. این نوع هزینه ها قیمت عمده کالاها را تعیین می کند. بر اساس آن ، قیمت فروش با در نظر گرفتن مالیات بر ارزش افزوده (مالیات بر ارزش افزوده) و مالیات غیر مستقیم (در مورد کالاهای قابل مالیات) تشکیل می شود.
قیمت خرده فروشی با در نظر گرفتن حاشیه ، از جمله هزینه های بنگاه های تجاری و مالیات بر ارزش افزوده خدمات تجاری ، قیمت نهایی فروش مستقیماً به مصرف کننده است.
روانشناسی قیمت گذاری
قیمت و مقدار کالاهای فروخته شده توسط تقاضا تعیین می شود. قانون تقاضا فرض می کند که قیمت متغیر اصلی مقدار کالای فروخته شده است. کالاهای بیشتری با قیمت کمتر و کمتر با قیمت بالاتر خریداری می شوند. اما اگر متغیرهای دیگری تحت تأثیر قرار نگیرند: بودجه و سلیقه خریدار ، قیمت رقبا ، فصلی بودن ، تلاش در تبلیغات ، این متغیر در حالت استراحت خواهد بود.
همچنین تخفیف ها و تبلیغات مختلف بی شماری وجود دارد. اما تعیین تقاضا برای یک محصول با مقایسه قیمت توسط خریدار ، ساختار پیچیده ای دارد. هنگام تنظیم مجدد قیمت ، آستانه ای وجود دارد که فراتر از آن افزایش چشمگیری در فروش وجود ندارد. بنابراین ، هنگام مطالعه روانشناسی رفتار قیمت ، نه از یک قیمت ، بلکه از یک محدوده قیمت صحبت می شود.
نقض قانون تقاضا اغلب در بخشهای سطح بالای بازار رخ می دهد. در اینجا غیر معمول نیست که حجم بالایی از فروش با قیمت های بالاتر وجود دارد. این امر به اعتبار و حفظ چهره خودشان برمی گردد. این برند تأثیر بسزایی در قیمت یک محصول دارد. خرید با قیمت مارک به میزان قابل توجهی فروش را افزایش می دهد. و همانطور که قبلاً می دانیم ، میزان فروش سطح قیمت ها را تعیین می کند.