بیکاری ساختاری به دلیل تغییرات ساختاری در اقتصاد است. این اغلب به دلیل فرآیندهای مدرنیزاسیون و نوآوری در زمینه های مختلف اقتصاد و کشاورزی است. این فرآیندها باعث می شود بسیاری از تخصص ها و مشاغل منسوخ بی ادعا شوند. در عین حال ، آنها تقاضای کارگران در تخصص های جدید را ایجاد می کنند ، که به دلیل کمبود پرسنل حرفه ای همچنان راضی نیست.
دستورالعمل ها
مرحله 1
بیکاری ساختاری ، در کنار بیکاری اصطکاکی ، طبیعی است. بیکاری اصطکاکی برای افرادی که اخیراً شغل خود را از دست داده اند و به دنبال کار جدید هستند ، معمول است. به عنوان یک قاعده ، او به آن دسته از متخصصانی اشاره دارد که حرفه آنها همچنان در بازار کار تقاضا دارد. مشخصه بیکاری اصطکاکی یک دوره کوتاه جستجو و انتظار برای شغل جدید است.
گام 2
دومین م componentلفه طبیعی ، بیکاری ساختاری ، با یک دوره طولانی مشخص می شود ، زیرا کارگرانی که پس از مدرنیزاسیون تولید بی ادعا می مانند ، مجبور به آموزش مجدد و تغییر حرفه خود می شوند. و این از نظر اخلاقی و مادی همیشه آسان نیست. علاوه بر این ، این نوع بیکاری شامل خروج و جابجایی نیروی کار از مناطق افسرده است که بر زمان جستجو برای یک کار جدید نیز تأثیر می گذارد.
مرحله 3
برای تعیین سطح بیکاری ساختاری ، لازم است آماری از بیکاران گرفته شود و آنها را تجزیه و تحلیل کنید. از میان کل جمعیت توانمندی که در جستجوی کار هستند ، لازم است کسانی که ساختار حرفه ای آنها متناسب با ساختار جای خالی موجود در بازار کار نیست ، انتخاب شوند. بنابراین ، به ویژه ، این نوع بیکاری مشخصه متخصصان نظامی در سن کار است که به دلیل کاهش نیروهای مسلح بی ادعا مانده اند. آنها باید آموزش ببینند و تخصص های جدید "صلح آمیز" کسب کنند. تعداد متقاضیان کار را مشخص کنید که موارد آنها به طور خاص به بیکاری ساختاری اشاره دارد.
مرحله 4
سطح بیکاری ساختاری (SS) با فرمول تعیین می شود: SS = (SB / RS) * 100٪ ، جایی که SB تعداد بیکاران ساختاری است ، RS نیروی کار است. نیروی کار شامل همه دسته های کار جمعیت سنی که می خواهند کار کنند ، کار کنند یا بدنبال کار هستند.