انواع سازمانهای اجتماعی تا حدودی مشابه و تا حدودی متفاوت هستند. این تعجب آور نیست ، زیرا آنها عمدتا از افرادی با شخصیت و خلق و خوی متفاوت تشکیل شده اند. در طی روند تاریخی ، قوانین خاصی شکل گرفته است که فعالیتهای انسانی را در چارچوب تجارت بهینه می کند. بیایید موارد اصلی را در نظر بگیریم.
دستورالعمل ها
مرحله 1
قانون درک اطلاعات جدید: هرچه دانش شما در مورد یک موضوع خاص بیشتر باشد ، جذب مواد جدید با سرعت بیشتری انجام می شود. بر این اساس ، مدارک کارمندان باید دائماً بهبود یابد.
گام 2
قانون قابل درک بودن پیام: هرچه مطالب متنوع تری (جدول ها ، نمودارها ، فیلم ها و …) ارائه شود ، میزان فهم آن بالاتر خواهد بود.
مرحله 3
قانون هماهنگی: در هر پیام اطلاعاتی ، شخص اول از همه آنچه را که برای شنیدن تنظیم شده است می شنود. بنابراین ، در ابتدای هر جلسه تعیین هدف اصلی ضروری است.
مرحله 4
قانون پایداری اطلاعات: اطلاعات بدست آمده در وهله اول همیشه از اطلاعات ثانویه قابل اطمینان ترند. در نتیجه ، اطلاعات جدید باید در اسرع وقت به کارمندان منتقل شود.
مرحله 5
قانون بار کاری مطلوب: هر فرد هنجار خاصی از کار را دارد که با انجام آن به بالاترین نتایج ممکن دست می یابد. حجم زیاد می تواند یک کارمند را بترساند ، یک حجم کم باعث می شود شما در این زمینه دست و پا بزنید.
مرحله 6
قانون رقابت: با توسعه روحیه رقابت بین کارمندان یا بخشهای مختلف ، کارایی شرکت افزایش می یابد.
مرحله 7
قانون دموکراسی: با اجازه دادن به کارمندان برای شرکت در مدیریت شرکت ، می توانید انگیزه کاری را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. علاوه بر این ، بیشتر کارمندان در روند کار خلاقیت بیشتری خواهند داشت ، مسئولیت پذیری و علاقه به نتایج افزایش می یابد.
مرحله 8
قانون ثبات تصمیمات مدیریتی: یک تصمیم مدیریتی ، صرف نظر از مقیاس و پیچیدگی ، باید به طور جامع تدوین و تحلیل شود.
مرحله 9
قانون هماهنگی اجتماعی: با توسعه فرهنگ اجتماعی در شرکت ، بهره وری و کارایی کار را افزایش می دهید.
مرحله 10
قانون دستیابی به کارآیی: هر هدف شرکت باید به کارآمدترین روش تحقق یابد.
مرحله 11
قانون اعتبار علمی: هرگونه تصمیم گیری مدیریتی باید براساس استفاده از رویکردها و روشهای علمی باشد.
مرحله 12
قانون اصالت: هر سازمانی ساختاری دارد که استفاده از آن به شما امکان می دهد موثرترین نتایج را بدست آورید.