بازاریابان مدرن یاد گرفته اند که ما را در مورد نیاز به یک محصول خاص متقاعد کنند. تبلیغات و رسانه های مختلف به معنای واقعی کلمه ما را مجبور به خرید می کنند ، شاید یک چیز کاملاً غیرضروری. ما نیز به نوبه خود بدون تردید پول خود را پس می دهیم.
دستورالعمل ها
مرحله 1
تبلیغات تلفن ها ، تلفن های هوشمند و تبلت ها محصولات خود را به ما تحمیل کردند. رتبه بندی دستگاه های محبوب ظاهر شده است. افرادی که به دنبال اعتبار هستند ، برای اسباب بازی های گران قیمت وام می گیرند. البته هر تکنیک مزایای خاص خود را دارد و می تواند مفید باشد. اما اگر برای برقراری تماس ، ورود به شبکه اجتماعی و ارسال پیامک به تلفن احتیاج دارید ، بهتر است خود را به یک دستگاه ارزان قیمت محدود کنید تا اینکه بخاطر محصولات جدید بدهکار شوید.
گام 2
فروشگاه ها از یک ترفند جالب استفاده می کنند. آنها گرانترین کالاها را در قفسه های میانی (در سطح چشم) قرار می دهند. بنابراین ، افرادی که عجله دارند آنچه را که در مقابلشان قرار دارد می گیرند. به محصولی توجه کنید که بالاتر از سطح چشم یا پایین آن باشد ، ارزان تر است ، به طور معمول ، چنین محصولاتی بسته بندی کسل کننده دارند ، در حالی که کیفیت آن از کالاهای گران قیمت پایین نیست.
مرحله 3
بسیاری از مردم در مورد تغذیه مناسب فکر کردند ، اکثر آنها با استناد به این واقعیت که محصولات طبیعی بسیار گران هستند ، ایده خود را کنار گذاشتند. این اساساً اشتباه است. غذاهای راحتی بسیار گرانتر از غذاهای فرآوری نشده هستند. انواع غلات ، ماهی های منجمد ، محصولات لبنی و بدون مواد افزودنی تقریباً در هر فروشگاه موجود و به فروش می رسد.
مرحله 4
تمایل به گرانی به نظر رسیدن مردم باعث می شود مبالغ زیادی به بوتیک ها کمک کنند. با این حال ، این یک تصویر موفق را تضمین نمی کند. خرید چیزهای معمولی کاملاً متناسب با رقم بسیار سودآورتر است.
مرحله 5
پیگیری مد ، وضعیت و نظر دیگران و گاهی اوقات ناتوانی معمول در پس انداز و حساب کردن پولشان ، باعث می شود افراد بیشتر هزینه کنند. تبلیغات این را به ما تحمیل کرد ، برای فروشندگان سودآور است. شما فقط باید تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما مهمتر است - نظر دیگران و کالاهایی که تبلیغات و جامعه تحمیل می کنند ، یا کالاها و چیزهای ارزان قیمت اما مفید.