سوپرمارکت ها بیش از آنچه تصور می کنید در مورد شما می دانند. آنها شما را بهتر از دوستان و حتی بهتر از شما می شناسند. عادت ها ، خصوصیات و بازتاب های شما. آنها با شما بازی می کنند ، و شما را با توهم اراده آزاد ترک می کنند.
کالاهای جفت شده
آبجو و چیپس ، ماکارونی و سس. همه چیز ساده و منطقی است ، نیازی به جستجوی چیزی نیست. فکر می کنید انتخاب کردید؟ نه ، این انتخاب قبل از شما توسط کسانی انجام شده است که به آنها پول خواهید پرداخت.
Planogram - نام مستعار طرح محصول
آنچه باید فروخته شود در سطح چشم خریداران قرار می گیرد و چیزی که فروش خوبی دارد کمی بالاتر یا پایین تر خواهد بود. اما در پایین کالاهای ثانویه وجود دارد. یا آنهایی که باید کودکان را مورد توجه قرار دهند.
محصول مورد نظر را جستجو کنید
آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا وقتی می خواهید نان و شیر بخرید ، کیسه کالایی را که نمی دانید چرا خریده اید ، به خانه می آورید؟ چگونه است که به جای خریدن آنچه که نیاز داریم و سپس ترک آن ، در فروشگاه پرسه می زنیم ، چیزی را که نمی دانیم در گاری می گذاریم؟ و همه به این دلیل است که انواع اصلی محصولات - شیر-گوشت-نان-سبزیجات - تا آنجا که ممکن است در مغازه پراکنده شده اند. و بین آنها پیشخوانهایی وجود دارد که نیاز به فروش دارد. اگر بخشهای اصلی در نزدیکی شما بودند ، آنچه را که می خواستید می گرفتید و از فروشگاه خارج می شدید. این چیزی است که صاحبان سوپرمارکت بیشتر از آن می ترسند.
عرض معبر
دقیق تر ، نه عرض ، بلکه باریک بودن. در آنها دو گاری به سختی پراکنده می شوند. این کار به این منظور انجام می شود که هنگام عبور ، خریداران می توانند اجناس مستقر در دو طرف راهرو را به طور همزمان مشاهده کنند.
ما را دنبال می کنند
چگونه مشتری دائمی کنیم؟ به آنها تخفیف دهید! دقیق تر ، یک کارت تخفیف. شما اکنون عضو این باشگاه هستید. شما به این فروشگاه خاص خواهید رفت زیرا آنجا تخفیف دارید. و خریدهای انجام شده توسط شما با کارت به یک پایگاه داده تبدیل می شود که به شما امکان می دهد عادت ها ، اولویت ها و ویژگی های مشتریان را ردیابی کنید.
چشیدن
اگر فکر می کنید کاوشگرهای رایگان کار نمی کنند ، اشتباه می کنید. حتی خیلی خوب کار می کنند. در بیشتر موارد ، مردم آنچه را چشیده اند می خرند ، فقط چند مورد به دلیل خوشمزه بودن آن. و واقعاً محصولات با کیفیت بالا برای آزمایش ارائه می شوند. همچنین افرادی هستند که از روی احساس وظیفه خرید می کنند.
ویترین - نمایش
با دیدن نمایشگرهای زیبا با محصولی که روی آنها قرار گرفته است ، ما این ویترین ها را تبلیغاتی می دانیم. در واقع ، آنها فقط محصولی برای فروش هستند.
میوه ها و سبزیجات شسته و پوست گرفته شده
تنبلی موتور تجارت است. چرا وقتی می توانید یکی را تمام کنید بشویید ، تمیز کنید ، برش دهید؟ و این واقعیت که مخلوط های آماده سبزیجات چندین برابر گران تر هستند ، چه کسی به این مهم توجه می کند؟
خرید تکانشی
این همان چیزی است که در صندوق فروش فروخته می شود. این قفسه های ناخواسته نزدیک صندوق یکی از قوی ترین ابزارهای فروش است. آنها حتی چیزهایی را می فروشند که در هیچ کجا فروخته نمی شود. تأمین کنندگان فروشگاه برای مکان در صندوق در حال مبارزه هستند. همانطور که در صندوق ایستاده اید ، به یاد داشته باشید که به آب نبات ها و شکلات های خوش رنگ نگاه می کنید و برخی از آنها ، به روشی عجیب ، در سبد خرید شما قرار می گیرند.
گاری را پر کنید
بعضی از سوپرمارکت ها سبد ندارند ، فقط سبد خرید دارند. و هرچه فروشگاه بزرگتر باشد ، گاری ها نیز بزرگتر می شوند. همینطور که یک گاری خالی عظیم جلوی خود می چرخانید ، فقط می خواهید در اسرع وقت چیزی را درون آن قرار دهید. برای اینکه خالی بودن شبکه را نبینید. طبق تحقیقات بازار ، سبدهای خرید باعث می شود مردم 19 درصد بیشتر خرید کنند.
میوه ها و سبزیجات "تازه"
قطرات آب روی برگ های کاهو و کناره های روشن فلفل - چه چیز دیگری تازه تر به نظر می رسد؟ و این واقعیت که غذا سریعتر در رطوبت می پوسد دیگر مهم نیست. این ترفند عالی کار می کند. علاوه بر این ، آب کمی وزن به غذا اضافه می کند. کم اما پول.
طعم های خوشمزه
بوی شگفت انگیز نان تازه ، ظریف ترین کلوچه ها ، رایحه مرغ کبابی ، باعث بزاق ، چگونه می توانید از آنجا عبور کنید؟ مغز شما به معنای واقعی کلمه باعث ایجاد بو و خرید ، خرید ، خرید می شود.
موسیقی
آهنگ های ملایم و آهسته که در سوپرمارکت ها پخش می شوند باعث می شوند که ما اعتماد به نفس و آرامش داشته باشیم ، وقت خود را صرف کنیم ، به آرامی از میان ردیف ها قدم بزنیم و قفسه ها را با کالا بررسی کنیم.
برچسب های زرد
این ترفند به اندازه دنیا قدیمی است اما به هر حال ما را راهنمایی می کنند. قیمت های خط خورده شاید هیچ ارتباطی با واقعیت نداشته باشد. ما فکر می کنیم که پس انداز می کنیم. در عین حال کالاهایی را می گیریم که قصد نداشتیم آنها را تحویل بگیریم.